دیوانگی(داستان)
مرضیه هاشم آبادی

دیوانگی(داستان)

او با رفتنش و پشت کردن به تمام دوست داشتن های من درد به جانم انداخت . دردی که قابل دیدن نبود . قابل لمس کردن نبود . قابل فریاد زدن نبود . برای کسی که از رنج روحی شدید در عذاب است ، درد جسمانی تمامی مفهوم خود را از دست می دهد .....
خاکی و آسمانی(داستان)
محمدرضا روحانی

خاکی و آسمانی(داستان)

فرجام غم انگیز سارا
(به روایت برادرش)

فرجام غم انگیز سارا

بندر لنگه شهر شگفتی ها(افسانه صدرالدین)
دریا خواهر است(داستان)
از سالهای مرواریدی لنگه-محمدرضا روحانی

دریا خواهر است(داستان)

آن روزهای بندرلنگه(بابا آب داد..)
از سالهای دور لنگه(بنگله حبیب)
محمدرضا روحانی

از سالهای دور لنگه(بنگله حبیب)

دلم می خواهد بروم و بالای آن بلندی بنشینم و از آن بالا به محله بنگرم، ولی دارند آن را خراب می کنند. می خواهندخیابان را که زیرسازی اش را ساخته اند آسفالت کنند. روبروی آن روزی یک گورستان بزرگ بود که حالا شده است دبیرستان پروین اعتصامی، یک چارتاقی فقط وسط گورستان بود، وقتی داشتند خرابش می کردند، گوری را دیدم که موهای بلند و طلایی یک زن مرده از آن بیرون افتاد. همه دور آن جمع شده بودند، نشانی از پیشینه این بندر که حالا دارد پوست می اندازد....
معجزه(داستان)
مرضیه هاشم آبادی

معجزه(داستان)

مرور خاطرات
مرضیه هاشم آبادی

مرور خاطرات

ورزش بكن(شعر)
شعر/سامی گزیری

ورزش بكن(شعر)

شروه، شعر شورانگیز جنوب
گردآوری: استاد احمد حبیبی

شروه، شعر شورانگیز جنوب

کنار و گز (شعر)
عبدالقادر محمودی- کهتویه ، بستک

کنار و گز (شعر)

درخت کُنار سمبل بخشندگی و درخت گَز سمبل استقامت وصبر. دو درختی که در جای جای دشتهای جنوبی کشور مقاوم واستوار حتی درسالهای خشک وکم باران ودرگرما وتش باد تابستان چون نمادی استوار تنها چشم انداز سبز صحرا هستند. شعر (درس زندگی) درواقع داستانی است که به بیان قسمتی اززندگی دو درخت گز وکناری که درهمسایگی هم زندگی می کردند می پردازد:
۴