پروردگار پاک و دانا به منظور تکریم و بزرگداشت انسان و ارج نهادن به او مجموعه سیستمهایی در بدنش نصب کرده که در هنگام رویارویی با خطر به یاریش بشتابد؛ مثلاً اگر کسی در جایی راه برود و ناگهان ماری ببیند، چه میشود؟ این مراحل زیر روی میدهد:
بلافاصله قیافه و شکل مار بر روی شبکیهی چشم رسم میشود که این مرحلهی احساس است، احساس دیدن، یعنی شخص خطر را دیده و احساس کرده است. سپس تصویر روی شبکیه به مراکز ادراک در مخ ارسال میگردد و مخ با توجه به شناختی که دارد و از راه تجربه و یادگیری به این شناخت دست یافته است، متوجه میشود که این مار زندگی انسان را با خطر مواجه میکند، پس او اکنون با خطر روبهرو است، در این جا مغز که اصل دستگاه عصبی است وارد عمل میشود و با ابزارهایی بس پیچیده بخش مخصوص دستگاه عصبی خودکار را آگاه میکند، و غدهی فوق کلیوی خود مستقیماً به این امر اقدام میکند.
فرمان اول چنین است که به تمام رگهای خونی دستور میدهد به منظور حفظ خون مجراهای خود را تنگ کند، در نتیجه تمام رگها تنگ میشود و زردی رنگ شخص ناشی از این فرآیند است. دستور دوم هم برای قلب صادر میشود تا ضربانش را بالا ببرد، قلب در حال عادی هشتاد بار در دقیقه میتپد، اما گاهی برای مواجهه با خطر تپش آن به صد و هشتاد بار میرسد و خون را با سرعت بیشتری به عضلهها میفرستد.
دستور سومی هم به ریهها میرسد که جهش خود را بیشتر کند، به خاطر همین است کسی که ترسیده نفس نفس میزند. دستور دیگری به کبد میرسد تا مقداری قند در خون رها سازد تا بتوان باخطر مقابله کرد. فرمان بعدی برای ذرات شناور خون میآید، که خالق آن را برای جلوگیری از هرگونه خلل یا شکافی در سرخ رگها به هنگام زخمی شدن آن درست کرده، و بنابر مضمون فرمان رسیده، شمار آن در خون افزایش مییابد.
البته در نظر انسان این امر طبیعی است، وقتی انسان با خطری روبهرو میگردد قلبش با سرعت بیشتری میزند، ششها هم تندتر میجهد و به خاطر تنگ شدن مجرای رگها رنگش به زردی میگراید، میزان قند درخون بالا میرود، و شمار ذرات شناور برای بستن هرگونه شکاف واردهای، بیشتر میشود.
اما دود چه بلایی بر سر انسان میآورد؟
مادهی سمیی به نام نیکوتین در دود هست که ترشح آدرنالین را افزایش میدهد، و آدرنالین است که ضربان قلب را تند و سرخرگها را تنگ میکند، به همین خاطر بیشتر سیگاریها رنگشان زرد است.
پس خطر کجاست؟
تنگی مداوم سرخرگها گاهی سبب انسداد سرخرگهای قلب میشود، و آنژین صدری در شخص بروز میکند، یا باعث لختگی خون در داخل رگها یا مسدود شدن سرخ رگهای مخ میشود و در نتیجه شخص با سکتهی مغزی روبهرو میشود یا سرخرگهای ساق پا را مسدود میکند که موات را در پی دارد و در این صورت چارهای جز قطع پا نخواهد بود. خطر دیگری که سیگار کشیدن دارد این است که حالتی از سستی و تنگی در رگها ایجاد میکند. تنگی سرخرگها و سیاهرگها چه خطری دارد؟
فشار خون را بالا میبرد. آن چه ذکر شد مواردی است که شکی در آن نیست و ثابت شده است، به همین خاطر شرکتهای تولید تنباکو و سیگار در سراسر جهان موظفند روی پاکت یا تنباکو بنویسند: «سیگار زیانهای بزرگی برای قلب و رگهای خونی در پی دارد».
در گلبولهای قرمز مقادیری هموگلوبین هست که اکسیژن را از ریهها میگیرد و آن را به سلولها میرساند تا مواد قندی مصرف شود و نیروی بدن را تأمین کند.
هموگلوبین آدمهای سیگاری با نخستین اکسید کربنی که در نتیجهی سیگار کشیدن به وجود میآید، متحد میشود، و در نتیجهی این اتحاد هموگلوبین از انجام روند حمل و نقل اکسیژن باز میماند. چون پانزده درصد از هموگلوبین انسان سیگاری به جلوگیری از این کار برمیخیزد و چون میزان سیگار کشیدن بالا میرود، یک سوم گلبولهای خون یا یک سوم هموگلوبین موجود در آن از نقل اکسیژن از ششها به سلولها باز میماند، این تأثیر دوم سیگار کشیدن بر روی قلب، سیاهرگها و سرخرگها است.
نویسندهی این مقاله در ادامه میافزاید هشتاد درصد بیماران قلب، سیگاریها هستند.
کارخانههای سیگار، تنباکو را در ظرفها و لولههای محکمی میگذارد، و مقداری آب میوه، آب انگور، آب سیب یا میوهی دیگری بر روی آن میریزد. سپس خمیر پارههایی بر آن میگذارند و آن گاه بستهبندی میکنند، سه سال محکم آن را نگه میدارند، تا کهنه شود و تنباکو با شراب و الکل قاطی گردد و در نتیجه برگهای تنباکو به الیاف نرم و خشکی که در الکل جوشیده تبدیل میشود، به این خاطر است که یک نخ سیگار وقتی روشن میشود تا آخرش خاموش نمیشود؛ چون تنباکو با الکل آمیخته شده است، و جملهی «بفرمایید، بوی مطبوع»! که بر تابلوهای تبلیغاتی سیگار نوشته شده به این اشاره دارد. این مطلب در کتابی که نویسندهاش پس از دیداری از کارخانههای تولید تنباکو در آمریکا نوشته بود، آمده است.
مورد دیگری که قابل ذکر است این که مردی به نام ماکلاریم که شخصیتی بسیار جذاب داشت، شرکتهای سیگار در تبلیغات از او استفاده میکردند و اغلب لباس یک شبان را به تنش میپوشیدند، و طوری او را به سخن میآوردند که مردم را به سیگار کشیدن تشویق کند. این شخص در اوج جوانی در گذشت؛ زیرا در اثر سیگار کشیدن به سرطان ریه مبتلا شده بود؛ و آخرین سخنانش چنین بود که به من باور نکنید، دود سیگار مرا کشت، خودم بهتر میدانم، من به شما دروغ میگفتم.
یکی از نشانههای مؤمن این است که ارزش خود، زندگی و سلامتی را میداند، سلامتی قطاری است که او را در ایستگاه خوشبختی آخرت پیاده میکند و نعمتهایی که در سلامتی نهفته است پلی است که او را به بهشت جاودانه میرساند، پس باید با جان و دل در راه حفظ سلامتی خود بکوشد؛ چراکه سرمایهی زندگی است، و خداوند بلندمرتبه میفرماید:
﴿وَلَا تُلۡقُواْ بِأَيۡدِيكُمۡ إِلَى ٱلتَّهۡلُكَةِ﴾
[البقرة: ۱۹۵].
«با دست خود خود را به وادی هلاکت نیفکنید».
باید دانست که اولین اکسید کربن ناشی از سیگار بر روند نفوذ کلسترول در دیوارهی سرخرگها و سیاهرگها کمک میکند و نفوذ این ماده در دیوارهی رگها مجرای آن را تنگ میکند، فشار خون را بالا میبرد و قلب رابه شدت خسته میکند.
نکتهی دیگری که لازم است به آن اشاره کرد این است که احتمال ابتلای سیگاریها به بیماری قلب و سرخرگها پانزده برابر بیشتر از آنهایی است که سیگار نمیکشند. ممکن است کسی بپرسد: آیا آنهایی که سیگاری نیستند مبتلا نمیشوند؟ در پاسخ میگویم چرا، مبتلا میشوند، اما به میزان بسیار کمتری نسبت به سیگاریها.
این مطالب را به عنوان نصیحت از این جهت بیان کردیم تا خوانندگان را از آن آگاه گردانیم و سیگاریها بدانند جریان از چه قرار است و چه سرنوشتی در انتظارشان است، چون دین عبارت است از نصیحتهای ما انسانها به یکدیگر.
•برگرفته از کتاب:
«شگفتی خداوند در بدن انسان»