مروارید مهر: لطفاً بیوگرافی خودتان را شرح دهید
*من ماه سلطان درخشان متولد ۱۳۲۴ آبادان میباشم .پدرم بستکی و مادرم اهل پارسیان است به علت شغل پدرم ساکن آبادان بودیم تا اینکه سال ۱۳۴۲ به بستک آمدیم در حال حاضر ساکن شیراز هستم و دارای چهار فرزند می باشم تا سال ۱۳۵۹ در زمان جنگ ایران و عراق به مدت دو سال یعنی سالهای ۶۳ و ۶۲ ساکن بستک شدم و سپس به شیراز رفتم.
مروارید مهر:میزان تحصیلات شما چقدر است و در کجا تحصیل کرده اید
*تا سال هشتم نظام قدیم درآبادان درس خواندهام
مروارید مهر:در چه سالی کارتان را شروع نموده اید؟
*سال ۱۳۴۲ شروع به کار کردم و سه سال در خدمت مردم عزیز بستک بودم
مروارید مهر:شروع کار شما به چه صورت بود؟
*وقتی وارد بستک شدم شهردار وقت آقای عباسی و رئیس اموزش و پرورش آقای اقتداری آقای نظام الدین خان بنی عباسی کارمند آموزش و پرورش هر سه از طریق پدرم پیشنهاد کار در اموزش و پرورش به من دادند که البته قبل از آن پیشنهاد کار در بیمارستان هم داده بودند و چون به کار در آموزش و پرورش علاقه بیشتری داشتم پیشنهاد معلمی را پذیرفتم.
مروارید مهر:در چند سالگی کارتان را شروع کردید و چرا به تحصیل خودتان ادامه ندادید؟
*در سن ۱۵ سالگی کار را شروع کردم در حالی که هشت سال درس خوانده بودم و چون پدرم محل کارش از آبادان به بستک تغییر کرد به بستک آمده و دیگر درسم را ادامه ندادم.
مروارید مهر:با وجود اینکه سنتان کم بود کارتان چطور بود؟
*علیرغم اینکه در سن کم کارم را شروع کردم همه از کارم راضی بودند و چون از لحاظ سنی با دانش آموزان تفاوت چندانی نداشتم با هم سازگاری بیشتری داشتیم
مروارید مهر:مشوق شما در انتخاب شغل معلمی چه کسی بود؟
*اول از همه پدرم و بعد آقای بنی عباسی آقای عباسی و آقای روستا
مروارید مهر:روز اول شروع کارتان چه احساسی داشتید؟
*یادمه خیلی ذوق کردم بودم خصوصاً وقتی همه بچه ها دور و برم جمع شده بودند و می گفتند خانم.... خانم... این برایم خوشایند بود.
مروارید مهر:آیا دانش آموزان زیادی داشتید و در چه پایه ای تدریس می میکردید؟
*بله دانشآموزان نسبتاً زیادی داشتند و من سال اول پایه اول و دوم تدریس کردم و سال دوم پایه سوم و چهارم
مروارید مهر:اسامی دانش آموزان تان را به خاطر دارید؟
*خانم ها لایقه بنی عباسی ،هادیه بنی عباسی، مرضیه عباسی، ملیحه عباسی، فاطمه شاعرزاده، فاطمه حیات شاعر زاده فریده، دانشگر، فاطمه گل بهادر، ناهید روستا، مکیه مکاریان و مریم مقیمی.
مروارید مهر:از بین همکاران تان چه کسی را به خاطر دارید؟
*خانم شاهرخی مدیر مدرسه بود آقای عسکری همسر خانم شاهرخی که هردو تهرانی بودند و خانم سپهری از فسا خانم باغینی پور با خانم حسینی که هردو کرمانی بودند و خانم زینب و توفیقی که بستکی بود همه همکارانم به جز خانم توفیقی که بست کی بود در مدرسه اتاقی داشتند که در آن زندگی می کردند.
مروارید مهر:حقوقتان چقدر بود؟
*حقوق من به صورت و روزمزد پرداخت میشد روزی ۱۰ تومان کسر جمعهها ماهی ۲۶۰ تومان میشد
مروارید مهر:با اولین حقوق تان چه کار کردید؟
*با اولین حقوقم سفارش دادم یک انگشتر از مکه برام بیاورند که طرح کعبه روی آن بود
مروارید مهر:وضعیت درس بچه ها در آن زمان چگونه بود؟
*بچه ها تمام تلاش و خودشان را می کردند و درسشان را می خواندند
مروارید مهر:آیا به منظور بازرسی از کار معلمین کسی به مدرسه می آمد؟
*بله هر چند روزی یکبار است سرزده به همراه رئیس آموزش و پرورش به مدرسه می آمدند و از درس بچه ها می پرسیدند و علاوه بر آن سر کلاس ها می رفتند از خود دانش آموزان سوال می کردند نظارت در آن زمان به طور مستمر و خیلی زیاد بود
مروارید مهر:در کودکی دوست داشتید چه کاره شوید؟
*در زمان کودکی من کسی به کار کردن بیرون از منزل فکر نمی کرد ولی همیشه دلم یه چیز خوب میخواست
مروارید مهر:آیا خاطرهای از دانش آموزانتان بیاد دارید؟
*بله ،یکی از دانش آموزان به نام ملیحه بنی عباسی هر وقت از تو درس می پرسیدم تند و سریع جواب میداد
مروارید مهر:یک خاطره از زمان کار و تان بگویید.
*یادمه در مدرسه یک اتاقی بود که با آن خجه(هیزم) میگفتند و بچه ها همه می گفتند آن اتاق جن داره من به همراه دانش آموزان از آن ترسیدیم و هیچ وقت نزدیکش نمی شدیم.
مروارید مهر:از فرزندانتان بگویید...
*چهار فرزند دارم پریسا تجویدی که در آزمایشگاه بیمارستان بستک مشغول به کار است ،پیمان تجویدی که در تهران پزشک است، پیام که شغل آزاد دارد و پویا که در رشته فناوری اطلاعات دانشگاه شیراز تحصیل می کند.
مروارید مهر:آیا به فرزندانتان پیشنهاد شغل معلمی دادهاید؟
*نه من آنها را آزاد گذاشتم تا در هر رشته ای که دوست دارند ادامه تحصیل دهند و کار مورد نظر خود را خودشان انتخاب کنند
مروارید مهر:چرا به کار تدریس ادامه نداده اید؟
*راستش من کارم را دوست داشتم اما بعد از سه سال تدریس ازدواج کردم و ساکن آبادان شدم البته نامه های زیادی برام فرستادند و پیشنهاد ادامه کار را دادند اما من متاسفانه نتوانستم جوابگوی آنها باشم
مروارید مهر:چه چیزی در زندگی تان اهمیت زیادی دارد؟
*از همه مهمتر رضایت خداوند سلامتی خانواده و مردم عزیزم
مروارید مهر:چه پیامی برای دانش آموزان دارید؟
*ارزش وقت را بدانند و بداند که درس خواندن تنها ملاک نیست بلکه باید از لحاظ اجتماعی و فرهنگی نیز رشد نمایند تا بتوانند در اجتماع ترقی کنند.
*این گفتگو توسط کمیته فرهنگی خواهران مجتمع دینی بستک انجام شده و قبلا در شماره بیست و پنجم ماهنامه مروارید مهر در سال78منتشر شده است.
با اولین معلم شهر بندرلنگه در همین سایت مروارید مهر انلاین انجام دادیم/ روی لینک ذیل کلیک کنید:
http://morvaridmehronline.ir/fa/news/249
سال های ۵۶ و ۵۷ در شهر بستک درس خواندم و خانم پریوش محمدی معلم کلاس دوم و فریده دانشگر معلم کلاس سوم من بودند که همیشه دوستشان دارم. همکلاسیهای عزیزم مریم دانشگر نازیلا بنیعباسی فرانک محمدی و فروزان بهرمن بودند