از اکتشافات علمی پزشکی که آیه و نشانهای از آیات خداوند دالّ بر عظمت او میباشد، اینکه جنین در نظر طب قدیم موجود جانداری، در پایینترین درجه حیات میباشد، و کتابهای طبّی حیات جنین را به دانه لوبیا تشبیه میکردند که در دل خاک کاشته شده باشد، و با وصول آب وفور و مواد لازم دانه رشد مینماید، و حرکات جنین در شکم مادر پاسخ چیزهایی است، که بر وی اثر میگذارند، اما طب جدید از خلال ابزار اکتشافی پیشرفته و بهکارگیری دستگاههای تصویری و صوتی و رسیدن به درون جسم انسانی از جنین آگاهی یافتهاند، و روش درونی و روانی وی را کشف نمودهاند، و طب امروزی حقایق شگفتانگیزی را کشف کردهاند، مادر حاملهای در ماه ششم که به سیگار معتاد شده بود، پزشک از وی خواست تا مدت زیادی آنرا ترک نماید، سپس سیگاری را به او داد، به محض روشن کردن سیگار، دستگاه سنجش اضطراب قلب جنین را نشان داده، و گفتند: این پاسخگویی شرطی است، که نوعی فراگیری است، جنین که در ماه ششم بود، در شکم مادرش با استعمال سیگار از طرف مادر احساس ناراحتی و رنجش کرد.
هرگاه مادر در بحرانی درونی مانند عصبانیت گرفتار آید، جنین نیز با تأثر مادر تحت تأثیر قرار میگیرد، و اندام و دستگاههای بدن وی مضطرب میگردد، و هرگاه مادر در شادی و آرامش باشد جنین نیز آرام مییابد، اندام وی انتظام مییابد، و عجیبتر اینکه؛ جنین در شکم مادر به صدای پدرش تمایل مییابد، و به وی گوش فرا میدهد، و بعد از تولد این حالت افزایش مییابد.
هرگاه مادر نسبت به حمل خوش رغبت و علاقه نشان دهد، و به آن ولع نشان دهد جنین نیز با مادر شادی و سرور تبادل مینماید، و مودت و سپاس خود بر حسن پذیرش او به مادر تقدیم داشته، و احساس آرامش مینماید، و با حرکاتی در شکم مادر پاسخ داده و میزان لذت شیرینی آن بر قلب مادر حدّ و مرزی را نشناسد، اما مادری که به حمل رغبت ندارد، و با اکراه و ناخواسته حامله شده باشد، ارتباط میان او و جنین قطع میگردد، و جنین با حیات جدایی از مادر که در آن وحشت، اضطراب، اختلال باشد رشد مینماید، و در ابتدا، جنین این بیمبالاتی را با صبر پاسخ داده، و سپس با پاهایش به مادر لگد میزند، گویا اینکه به دلیل کراهت مادر از وی به تکان خوردن میپردازد، و بعد از ولادت نیز با عدم پذیرش پستانها و شیر مادر او را ترک میکند، بلکه بر پستان دیگری روی میآورد، حتی اگر چشمان وی را بپوشانند، و پستان مادر را به وی عرضه کنند از گرفتن آن خودداری مینماید، چون مادر در اصل او را رها کرده است، پس جنین در شکم مادر زندگی روانی داشته و به فراگیری میپردازد.
برخی پزشکان میگویند: دوره خواب نزد مادر ویژگیهای معینی دارد، مادری که زیاد بیدار میماند، فرزند وی نیز همچون وی میباشد، و مادری که صبحها دیر بیدار میشود فرزند وی نیز چنین خواهد بود، و جنین با تأثر مادر قبل از تولد متأثر میگردد.
عجیب اینکه؛ زنی که درد زایمان او را میگیرد، اگر فردی مهربان از نزدیکان و خویشان در کنار وی باشد، در تیسیر ولادت نقش اساسی بازی میکند، و ریختن خون بر رحم و جنین جهت تغذیه جنین افزایش مییابد، و جنین در اثنای درد زایمان جان تازه میگیرد، و دردها و مشکلات کمبود اکسیژن به حداقل و سبک میگردد، و این کمبود چه بسا به عقبافتادگی عقلی و یا اضطراب درونی بینجامد، بنگرید به مادر خوشبختی که به حمل [خود] رغبت و تمایل مییابد، و مادری که با همسر خویش در آرامش به سر میبرد، سلامت جسمی و روحی او بر جنین اثر میگذارد، و مادری که در کنار دختر خود خویش در اثنای ولادت قرارمیگیرد او را بر تسهیل ولادت، و دوری نمودن او از مشکلات کمبود اکسیژن و - چه بسا منجر به عقبافتادگی و یا صرع و یا اضطرابهای درونی گردد – یاری مینماید، به حکمت خداوند نگاه کنید، که صفات و ویژگیهایی را که مادر در اثنای حمل عملی میکند، بیشتر آن بر جنین در شکم اثر مینماید.
و هنگامیکه ما از قانون خداوند دور میشویم، و اسلوب دیگری در زندگی اتخاذ مینماییم، اثر آن بر سلامت و رشد فرزندمان تأثیر میگذارد