• کد خبر: ۱۸۱
  • | تعداد بازدید: ۴۸۶
  • ۱۳ اسفند ۱۳۹۸ - ۰۱:۰۳

در مغز چیزی هست به نام پوسته‌ی مخ. چون در حقیقت پوست است، این نام را بر آن گذاشته‌اند. کلفتیش به دو میلیمتر نمی‌رسد. همین پوسته‌ی مخ چهارده میلیارد سلول دارد که در شش طبقه‌ی پی‌درپی جای گرفته است. کل وزنش از صد گرم بیشتر نیست. با توجه به شکل طبقه طبقه‌ایی بودنش، به خاطر کم بودن مساحتش پله‌پله به نظر می‌رسد، به همین خاطر آن را لفافه نیز می‌گویند.

آن چه جلب توجه می‌کند این است که در این پوسته، الیافی عصبی وجود دارد که طولش بیشتر از هزار کیلومتر است!! این صفحه‌ی بسیار نازک در عوض مهمترین وظیفه‌ها را به عهده دارد، رفتار شخص و گرایشهایش را تعیین و در سخن گفتن و بیان مطالب به او کمک می‌کند، در یادگیری، حفظ، به یادآوردن، نوآوری، اختراع، چاره‌اندیشی، و نیز در احساس کردن، تکان خوردن، حرکت کردن، شنیدن و دیدن به او کمک می‌کند. دانشمندان با توجه به آن چه تاکنون شناخته‌اند، تخمین می‌زنند که در این پوسته چیزی حدود پنجاه تا صد مرکز وجود دارد؛ از جمله مرکز شنوایی، بینایی، حافظه، تصمیم‌گیری و مرکز حرکت، و خود در مهمترین کارها در احساس و دریافت احساسهای بیرونی و در حرکت نقش دارد. به قول مشهور:

أتحسب أنك جرم صغیر 
و فیك انطوی العالـم الأكبر

گمان نبر که تو تنها یک موجود کوچک هستی، چراکه آن چه مشهور به عالم بزرگتر است، در درون تونهفته است.

سلولهای مغز خود بالغ بر صد و چهل میلیارد سلول مستند است که هنوز وظیفه‌اش شناسایی نشده و چه بسیارگفته‌اند که مغز پیچیده‌ترین عضو انسان، بلکه پیچیده‌ترین موجودهستی است. نیز گفته‌اند مغز می‌تواند به اندازه‌ی تمام ذرات جهان معلومات در خود بگنجاند و بزرگترین نابغه‌ها و بزرگترین مخترعها تنها از بخش بسیار کوچکی از مغزشان استفاده‌ی بهینه کرده‌اند. پس این مغز اگر ما به کارش نگیریم و یا بد از آن استفاده کنیم، چنان که آفریدگار اراده کرده و آن را وسیله‌ی شناخت خود دانسته، وسیله‌ای که ما را در دنیا به ساحل سلامت و آرامش و در آخرت به بهشت خوشبختی می‌رساند، نخواهد بود. پس چه خسارت بزرگی است اگر عقل‌هایمان را به کار نگیریم و دبنال هوا و هوس بیفتیم.

•برگرفته از کتاب:
شگفتیهای خداوند در بدن انسان

نویسنده:
استاد دکتر محمد راتب نابلسی

مترجمان:

محمد آزاد شافعی 
عبدالباسط عيسى زاده

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: