معرفی زنان موفق و تاثیرگذار غرب هرمزگان(زهرا قنبرپور)

زهرا قنبرپور متولد سال۱۳۴۶ دریک خانواده پر جمعیت درشهرستان بندرلنگه بدنیا می آید.

تحصیلات مقدماتی ومتوسطه را دراین شهر به پایان می رساند.

پدرش کارگر ساده وبسیارکم درامد بود.معیشت ومخارج خانواده را به سختی اداره میکرد. زهرا آرزوی شغل شریف معلمی را درسر می پروراند اما بدلیل پاره ایی از مشکلات پس از سیکل به ناچار ترک تحصیل می کند. از انجایکه وجودش مالامال از امواج جسورانه و انرژی مضاعف شور و ذوق دوران نوجوانی نهفته بود تسلیم خانه نشینی نمی شود .

درکلاسهای دوره اموزشی نهضت سواد اموزی شرکت کرد وپس از اتمام دوره ی یک ماهه به مدت 3 سال به عنوان آموزشیار افتخاری جذب اداره نهضت سواد آموزی می شود. بانوان بی سواد فراوانی در سطح محلات هم جوار وجود داشت که از طرف خانواده در بدترین شرایط اخلاقی بدون هیچ اختیار دفاع از حق خویش درمحدوده محیط منزل حبس ومنزوی شده بودند. آنها را شناسایی می کند و

با مشقت ومراجعه مکرر که بارها در معرض برخوردهای ناشایست اطرافیان قرار میگرفت با سعه صبر خانوادها را به امر با سواد شدن متقاعد و راضی می کرد.تعداد ۵۰ نفر از بانوان بی سواد را در کلاسهای نهضت سواد آموزی حاضر کرد و اولین کلاس درس را در منزل شخصی خودش ایجاد نمود.

و سالهای بعد کلاس ها را در ساختمان نهضت سواد آموزی برگزار می شد.

. طی 3 سال متوالی تابستان وزمستان 4 کلاس پایه اول ودوم را با موفقیت تدریس وبه پایان رساند و این حس خوب و خوشحالی زهرا قنبر پور قابل وصف نبود زیرا هم مفید واقع شده بود برای دختران و زنانی که در گوشه انزوا و افسردگی بسر می بردند و هم اینکه آرزوی دیرین محقق شده بود.

در کنار تدریس با کمترین امکانات مربی کلاسهای اموزش قرآن واحکام و روشنفکری در مفاهیم ارتقاع اعتماد به نفس وبینش اسلامی با همکاری سرپرست نهضت و دیگر همکاران آموزشیار مجرب دایر وبرگزارکرد.

همین امر باعث شد بیشتر وبهتر دربین اقشار و افراد گوناگون جامعه شناخته شود و از نزدیک پای درد دل ودغدغه و مشکلات بانوانی که با عدم اعتماد به نفس تسلیم تعصبات کورکورانه جامعه سنتی و فرهنگ اجباری وقومیتی اطراف خود بودند، قرار بگیرد. با وجود

چالشهای پیش رو تحصیل را از طریق مدارس شبانه ادامه می دهد.

درسال۱۳۶۵

فراخوانی جهت اعزام اختیاری بانوان همیار بصورت افتخاری از طرف ستاد پشتیبانی جبهه اعلام و درشبکه بهداشت کلاس اموزش کمکهای اولیه برگزار می شود وی نیز داوطلبانه شرکت می کند وپس از اتمام دوره ۲ ماهه اموزشی وتئوری به مدت ۱ سال به عنوان بهوزر ونیروی حاضر به خدمت به جبهه دربیمارستان شهید بهشتی لنگه مشغول به کار می شود.واز طرفی درهمین راستا با کمک عده ایی از دوستان وآشنایان برای رزمندگان جبهه درسطح شهر لباس گرم ومواد غذایی از قبیل خشکبار ، کنسرو وخرما تهیه و جمع آوری می نمود و تحویل متولیان امر در کمیته امداد امام خمینی (ره) می داد.

انگیزه و اهداف خودجوشانه ی بدون هیچ چشم داشتی جهت خدمت ویاری رسانی به هم نوعان و صرفاجلب رضایت وخشنودی پروردگار بود ، شعف و شادمانی خاصی در وی ایجاد می نمود که این خود موجب ترغیب و تشویق وی برای فعالیت های بیشتری بود.

پیگیری مسرانه جهت حمایت بانوان سرپرست خانواده، ایتام،و قشر بی بضاعت که با همت وهمکاری اعضای خانواده وتعدادی ازدوستان که هم اکنون هم یاور و جزء بانوان توانمند شهرستان هستند همچنان برقرار است.

در سال۱۳۶۸ ازدواج می کند.همسرش جانباز جنگ تحمیلی است و این همراهی عاشقانه خود دلیلی بر روحیه و عقیده ی عمیق انسان دوستی است.

زنگ خطر انواع آسیبهای اجتماعی که بیشتربر اثر کمبودها ومشکلات اقتصادی گریبان گیر برخی افراد طبقه متوسط جامعه است. با تسلیم ازدواجهای بی بنیاد که خیلی زود منجر به طلاق بانوان جوان زیر ۲۰ سال رواج چشمگیری دارد.این روند به نوعی جزء دغه دغه ذهنی وقلبی وی درانجام وظیفه بوده و همچنان هست که

با ایجاد اعتماد وطرح همدلی وصمیمیت دربین اعضای خانواده خود راهکار هایی را جویا و پیگیر هست

تا شاید بتواند درآینده تنشهای دنباله دار را به حد اقل رسانده یا به نوعی التیام ببخشد .

درسال۱۳۷۹ با سرکار خانم ناهید غواصی درکمیسیون امور بانوان آشنا می شود ودر کنار وی با یک هدف هماهنگ شده که دیدار و رسیدگی به خانوادهای نیازمند وایتام، برپایی انواع جشنوارهای غذا به نفع کودکان وبیماران سرطانی و پیشبرد اهداف فعالیتهای اجتماعی هست ، فعالیت می کند.

درسال ۱۳۸۰ بعنوان بانوی فعال وتوانمند درفرمانداری شهرستان بندرلنگه معرفی می شود. درسال ۱۳۸۲ تشکل غیر دولتی به نام موسسه فرهنگی اجتماعی بانوان شهرستان بندر لنگه را ثبت می کند .