بیگمان پس از خروج نژاد آدمی از حالت توش و روی آوری به زندگی در دورانهای حجر قدیم و عصر جدید انسان برای حفظ و حصانت افراد محدود خانواده در برابر خطرات فراوانی که همواره تهدیدشان می کرد، بناچار بر زندگی جمعی و گروهی روی آورد. انسان استفاده از کشت حبوبات، غلات و نباتات و درختان مفید و اهلی نمودن حیوانات کارآمد را مورد عمل قرار داد که به جمع تر شدن گروههای اولیه خانواده و بنیان قبایل اولیه بشری که در تأمین نیازمندیها و امنیت خانواده ها و سپس کل جمع کارسازتر بود منجر شد. بدین ترتیب با افزایش ارتباط درونیخانواده ها و قبیله ها لزوما یکی از مهمترین وسایل ارتباطییعنی ابزاری که بتواند مقاصد و مفاهیم را به یکدیگر انتقال دهد و رشته پیوندها را مستحکم کند، یعنی زبان گفتگو احساس گردید. تدریجأ كلمات و لغات برای رساندن مفاهیم و مقاصد زبان گفتاری بین آحاد تشکیل دهنده خانواده - گروه و سپس قبیله پدید آمد و رشد یافت و در تمام واحد مستقر در یک محدوده جغرافیایی گسترش یافت.
با وجود محدود بودن قبایل اولیه انسانی در واحدهای پراکنده جغرافیایی جهان آنروز و به دلیل تبادل اقتصادی و اجتماعی بین قبایل همجوار و اختلاطهای بین گروهی از راه خویشاوندی و ازدواج، اشتراکاتی در این زبانها پدید آمد که با پیشرفت تدریجی آن به ایجاد هسته اولیه تشکیل ملیتهای بعدی و زبان مشترک ( ملی ) گروههای همجوار قومیکه دارای ریشه ها و مسائل مشترک بودند انجامید.
هر چند اختلاط قومی تغییراتی را نیز بوجود آورد و این امر امروزه نیز در زبانهای دارای ریشه قومیتییکسان ولی جداگانه درگوشه و کنار جهان و محدوده های جغرافیایی اجتماعات بشری شده است. همانند زبانهای هند و اروپایی - سامی- گروهزبانهای آفریقایی و ... که نشانگر ایجاد واحدهای عظیم اجتماعات انسانی و رشته زبانهای آنها در شرایط مشترک جداگانه در طول زمانهای دراز در محدوده های جغرافیایی خاص است.
با توجه به مقدمه بالا می توان گفت زبانهای اصلی و مادر با قرار گرفتن در واحدهای جغرافیایی جداگانه در طول زمان با مواجهه با شرایط اقلیمی - اقتصادی - زیستی - جغرافیایی - سیاسی و ... جداگانه دستخوش تغییرات هر چند جزیی قرار گشته و ضمن حفظ ساختار و پایه اصلی خود خصوصیات ویژه ای را پذیرفته و بصورت لهجه و حتی نیم زبانهایگوناگون درآمده اند. در محدوده جغرافیایی وطن گرامی مان ایران زمین نیز تغییرات حاصل در زبان گروههای ساکن در گوشه و کنار این سرزمین جدا از این قاعده نیست و بصورت لهجه ها و نیم زبانهای گوناگون چون: کردی۔لری - تاتی - بلوچی - مادی ( باستان ) - گیلکی - تالشی - لاری - آذری - بندری و ... جلوه گر شده است.
در بررسی و ریشهیابی زبان بندری همانگونه که در کتاب ( بندرعباس بر گستره ی تاریخ و زبان ) به تفصیل آمد، رخدادهای گوناگون تاریخی - سیاسی همراه با جابجایی جمعیتی و اختلاط یا مهاجرتها و هجومها باعث دگرگونی زبان اولیهبومی شده است. زبان بندرییکی از شاخه های زبان قدیم ایران زمین بوده که بصورت کنونی آن درآمده و با مقایسه فرهنگ این نیم زبان، با فرهنگهای نیم زبانهایدیگر ایرانی در دسترس چون کردی - بختیاری (گونه ای لری)-کهنوجی و جیرفتی - لاری و اوزی،یکسانی پایه و ریشه آن یا این نیم زبانها مشهود گردیده است. با مقایسه زبان بندری با فرهنگ زبان پهلوی، ریشه آن در این زبان اصیل و مادری سرزمین آریایی بخوبی مشخص می شود. چون شرح تفصیلی این جستجو و بررسی دور از حوصله ی این مقاله است بطور خلاصه به نتیجه گیری این تفحص اشاره شده و شرح مفصل را به مطالعه کتاب مذکور موکول بنماییم در بررسی مقایسه ای مقدماتی بین نیم زبانهای بندری و نیم زبانهای فوق الذکر مشخص گردید که زبان بندری حداقل در ۱۸۰ مورد لغات با زبان کردی - بیش از ۱۶۰ مورد لغات با زبان کهنوجی و جیرفتی - بیش از ۱۶۰ مورد لغات با زبان لاری - بیش از ۹۰ مورد لغات با زبان اوزی و بیش از ۴۰ مورد لغت با زبان لری بختیاریاشتراک واژه وجود دارد. در بیشتر موارد در همه با آنها بصورت یکسان از نظر تلفظ و معنی بکارمی روند و با مراجعه به فرهنگ زبان پهلوی۲۶ مورد واژه بطور واضح و عینا در نیم زبان بندری مورد استفاده قرار می گیرد. این امر بخوبی نشانگر ریشه داشتن عمیق نیم زبان بندری در زبان مادری فارسی دارد.
نکته دیگری که در مورد این نیم زبان باید ذکر شود، توجه به این نکته است که به علت حضورطولانی بیگانگان اروپایی در یک محدوده زمانی چند صد ساله در این منطقه، بویژه اینکه بنیاد اولیه مرکز منطقه که ابتدا ( گامبرون ) و سپس ( بندر عباس ) خوانده شد، توسط ماجراجویان پرتغالی و بعد اسپانیولی آغاز و سپس جای آنها به هلندیان، فرانسویان و آخر الامر به انگلیسیها سپرده شده و نیز بعلت نزدیکی و رابطه تنگاتنگ تجاری و همسایگی ساکنین نواحی جنوبی خلیج فارس لغات زیادی از زبانهای بیگانهاروپایی و تعداد کمتر عربی ( خاص) به این نیم زبان راه یافته است که اکثر آنها تا زمانهای نزدیک اخیر کاملا در مکالمات روزمره این مردم بکار می رفته و تعدادی از این لغات هنوز جزء واژه های متداول این نیم زبان می باشد که به تفصیل در کتاب سابق الذكر توضیح داده شده است.