در گذشته شهرهاي استان بازارهايي داشتند كه علاوه بر اينكه يك محفل اجتماعي و مدني بحساب مي امد ، خدمات اجتماعي و روزمره شهروندان و همچنين نيازمنديهاي آنها را تامين مينودند. اين بازارها در جامعه بسيار موثر بودند و صبح و پسين بازار ، خط دهنده افكار عمومي بود. به عنوان مثال بازار روز بندرعباس، كارگزاري بندرعباس، بازار مساح بندرلنگه،بازار مدني بستك ويا بازار قشم وميناب. سرمايه گذاران خرد وكلان كالاهاي خود را از اين طريق توزيع و مبادله ميكردند. اما به مرور زمان و پيشرفت تكنولوژي و توليد صنايع برودتي مدرن و رفاه طلبي نسل جديد، لوكس گرايي ، رغبت بيشتر خريد از يك مكان سربسته و مطبوع ، سرمايه گذاران بومي را نيز راغب نمود سرمايه خود را به سمت ايجاد چنين مجتمع هايي سوق دهند. ساخت اين مجتمع ها از مناطق آزاد كيش و قشم آغاز وسپس فرهنگ مجتمع سازي به بندرعباس نيز سرايت كرد. پس از ساخت مجتمع تجاري زيتون كه نقطه عطفي در ساخت مجتمع هاي استان بود ، به مرور توسط سرمايه گذاران بومي مجتمع هايكي پس از ديگري در ساير نقاط بندرعباس و بستك ، خمير وپارسيان به بهره برداري رسيد و در بندرلنگه نيز يك دو مجتمع در دست احداث است.

بررسي نياز به مجتمع تجاري

        همانگونه كه در بالا اشاره رفت، جبر مدرنيته ما را نيز وادار كرده است از بازاهاي سنتي خود را جدا سازيم و مجتمع هاي مكعبي شكل را با دهها غرفه ، به بازارهاي افقي ترجيح دهيم. بازارهاي قديم در زمان خود توجيه داشت ومعمولا بر سر گذر مسافران واقع بود ، اما هواي گرم و شرجي مضاعف جنوب ، مشتريان را بي حوصله و ناي تداوم گذر را به آنان نميدهد، لذا هر زمان كه گذار اين مشتريان به كيش و دبي ميافتاد، آرزو ميكردند روزي كوي وبرزن خودشان نيز از اين موهبت بي نصيب نباشد.

 

       ديري نپاييد كه اين آرزوها محقق شد و بازارهاي قديمي عمرشان به سر آمد(البته هنوز چيدمان مغازه ها به سبك 20 سال پيش كماكان استوار است) و سرمايه داران بومي اين ذائقه را بخوبي تشخيص دادند و سرمايه خود را به سمت مجتمع سازي هدايت نمودند، به گونه اي كه به هرشهري از استان كه سفر كنيم در كنار مسكن مهر ، مجتمع هاي تجاري خودنمايي ميكنند.

جمعيت راز پويايي مجتمع هاي تجاري

      هميشه جمعيت يك پتانسيل قوي و نيروي محركه اقتصاد است (هرچند گاهي افزايش بي رويه جمعيت مطلوب نيست) . پس از اينكه مجتمع هاي تجاري به نحو مطلوب و رعايت ضوابط فني به بهره برداري رسيد  غرفه ها واگذار شد و بازاريان قديمي نيز شعبه اي از صنف خود را در مجتمع داير كردند . جوانان نيز كه چنين اماكني رابراي كسب و كار ترجيح ميدهند غرفه هايي را اختيار كردند. اهالي شهر خصوصا شهرهاي كوچك در ماههاي نخست از روي كنجكاوي و علاقه بطور مرتب از مجتمع شهر خود بازديد كردند...

   اما اين مجتمع ها به دلايل نامعلومي نتوانسته اند آنگونه كه بازاهاي قديمي و مغازه هاي سنتي موفق است ، جلب مشتري كنند. نگارنده معتقد است اولا جمعيت اين شهرها كشش مغازه هاي فراوان اين مجتمع ها را ندارد و فراواني واحدها بيش از تراكم جمعيت اين شهرهاست ثانيا سازندگان يا رقباي آنها از پاي ننشسته اند و بصورت كاذب ساخت مجتمع هاي ديگري در همان شهر از سر گرفته اند . بطور مثال گفته ميشود پس از بررسي در شهر درگهان معلوم گرديده به ازاي هر دونفر ساكن در درگهان ، يك باب مغازه ساخته شده است.هرچند درآنجا انتظار مسافر از كل كشور سرازير اما اين تراكم با هيچگونه شاخصي مطابقت ندارد.ثالثا تمامي مردم يك شهر تنها هم و غم خريدهاي اجناس لوكس را ندارند و نبايد انتظار داشت مثلا شهروند بستكي ، خميري يا پارسياني روزانه خريدش را از مجتمع انجام دهد.رابعا هنوز در نظر مردم مجتمع هاي تجاري ، فروشگاههاي فانتزي و كاذب ارزيابي ميشوند.خامسا بسياري از كالاهاي سبد خانوار همانند ماهي ع گوشت و غيره در اين كراكز عرضه نميشود.گاهي تصور ميشود اين مجتمع ها مكاني براي خريد قشر ضعيف جامعه نيست و گاه ديگرميتوان گفت برخي افرادبيكار براي اتلاف وقت و امور بيهوده در راهروهاي اين مراكز ظاهر ميشوند.

 نهايتا اينكه عوامل متعدد پيدا و پنهان ديگري دست بهم داده تا تعداد زيادي از غرفه داران ، غرفه هاي خود را تخليه كنند . پرسشهايي كه نگارنده از سه شهر غرب استان به عمل آورد،متاسفانه 50 درصد از غرفه يا به اجاره نرفته يا بعدا تخليه شده اند.

  مزاياي مجتمع هاي تجاري

ظواهر نشان ميدهد در ساخت ، بنا ومعماري مجتمع هاي تجاري ، راحتي خريد، بهداشت،نظافت،هواي مطبوع واستحكامهاي ايمني وامنيت مغازه رعايت شده است. وجود نمازخانه براي مشتري كاسبان و همچنين وجود شهربازي در يك مكان پاكيزه براي كودكاني كه در فصل گرما نميتوانند از پارك استفاده نمايند، از مزاياي بارز مجتمع تجاريست. در مجتمع هايي كه غرفه داران خود دلسوزترند با تشكيل هيئت مديره و مديريت صحيح ، مجتمع از درجه وجذابيت خوبي برخورداراست. ازحيث شهرسازي، وجود يك مجتمع تجاري در بالابردن رتبه شهر نقش بسزاييي دارد. از طرفي رهگذران و مهمانان ميتوانند در چنين شهرهايي توقفي كنند و به سهولت خريد نمايند.

سرمايه گذاران بومي

در استان هرمزگان از گذشته تا كنون غالب كساني كه داراي سرمايه و يا مكنت مالي بهتري بوده اند ، بومي بوده اند. درسالهاي اخير نيز سرمايه گذاران ترجيح داده اند سرمايه خود را در شهر و ديار خود بكار گيرند و جلوي فرار سرمايه خود به نقطه اي ديگر گرفته اند. اما در گويا اكثرا به سمت ساخت و ساز تجاري روي آورده اند . در حالي كه همه واقفند اگر مراد ايشان خدمت به همشهريان باشد، بخشهاي زياد ديگري هستند كه مستعد سرمايه گذاري است ، يكي از اين بخشها توريسم است. ساليانه ميليونها نفر از سراسر كشور به هرمزگان سفر ميكنند كه عمده اين سفرها زمستان و بهار ، خصوصا نوروز و تعطيلات است. آنچه گردشگران را به اين سوي كشور ميكشاند ، طبيعت و جزايراست. اما گردشگراني كه به ديگر جاهاي استان بجز جزاير سفر ميكنند همواره از نبود اماكن تفريحي و استراحتگاه و عدم امكانات رفاهي-حتي سرويس بهداشتي- گله دارند. لذا پيشنهاد ميشود همانند ساير كشورهاي همسايه سرمايه گذاران بومي بخشي از سرمايه هاي خود را به اين سمت سوق دهند زيرا علاوه بر  بهره برداري و سود قطعي ، در ارتقاء سطح مدنيت استان نقش موثري دارد. از سوي ديگر ما ساليانه مسافران زيادي از كشورهاي حوزه خليج فارس را به عنوان توريست به حضور ميپذيريم، اما در سرويس دهي و بردن آنها به اماكن گردشگري مطابق استانداردهاي جهاني معذوريم.

نتيجه گيري:

بطور كلي وجود مراكز خريد متمركز گزينه اي است كه كاسبان در اكثركشورهاي جهان بر روي آن اجماع دارند و از نظر بهره وري و صرفه جويي بطور كلي بسود مشتري و فروشنده است. اما ساخت بي رويه و كاذب مجتمع ها تجاري در استان ما ، باعث شده به حد افراطي اشباه شود.زيرا هدف مجتمع ساز گويا ساخت و به فروش رساندن واحدهاي ساخته شده ي خود است، بي آنكه كشش و قدرت خريد مردم سنجيده شود.