جنگ در شرایطی به ایران تحمیل شد که نیروهای نظامی وضعیت مناسبی نداشتند و در وضعیت برابر با ارتش عراق نبودند. تجربه 9 ماهه فرماندهی بنیصدر در جنگ هم نشان داد که با روشهای مرسوم و کلاسیک مبتنی بر جنگهای متقارن نمیتوان جنگ را پیش برد. اگرچه از همان ابتدا با تاکید امام خمینی (ره) راهبرد دفاع همهجانبه در برابر تجاوز رژیم بعث عراق مورد استقبال نیروهای مردمی و نظامی قرار گرفت، اما با عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا، فرماندهی در جنگ نیز با این راهبرد همراه شد و تحولاتی را به وجود آورد که نیروهای ایرانی در وضعیت مسلط و پیروز قرار گرفتند.
امام خمینی (ره) دفاع در برابر دشمن بعثی را دفاع مقدس نامیدند و به این دفاع قداست بخشیدند. قداستبخشی به دفاع موجب شد تا مردم انقلابی و مذهبی نگاه متفاوتی نسبت به جنگ پیدا کنند و هر کس چه مرد و چه زن و چه پیرمرد و چه پیرزن به دنبال یافتن نقش خود در دفاع مقدس همچون انقلاب اسلامی باشد. امام در ادامه موضوع جنگ را در اولویت نخست مسائل کشور قرار دادند و در ذیل دفاع مقدس، دفاع همهجانبه را مطرح کردند؛ بدین معنی که علاوه بر اشخاص حقیقی و مردم، نهادها و سازمانها هم باید در دفاع مقدس نقش آفرین باشند و هر سازمان اعم از نظامی و غیرنظامی باید نقش خود را در دفاع همهجانبه ایفا کند.
بسیج که از آذرماه سال 58 و تقریباً یک سال پیش از آغاز جنگ تاسیس شده بود، با هدایت امام خمینی (ره) وارد جنگ و امور مربوط به آن شد. ورود بسیج به جنگ در راستای تحقق دفاع همهجانبه بود. با ورود نیروهای بسیجی به جبهههای جنگ و سازماندهی آنان در خطوط عملیاتی، گردانها، تیپها و لشکرها به تدریج سازمان رزم جنگ سر و سامان گرفت و ساختار بومی نیروهای نظامی به خصوص سپاه شکل گرفت. ابتکار حضور نیروهای بسیج در جنگ موجب شد تا افراد مستعد برای فرماندهی و دیگر مسئولیتهای مهم در جنگ از میان نیروهای اعزامی شناسایی و تربیت شوند تا کادر فرماندهان جنگ نیز شکل بگیرد.
به طور کلی ایده دفاع مقدس و دفاع همهجانبه که منجر به ورود مردم به تمام بخشهای جنگ شد، صحنه جنگ را به کلی تغییر داد. اگر جنگ تنها بر پایه عملیاتهای نظامی نیروهای مسلح و هزینههای دولت اداره میشد، ایران هیچگاه موفق به متوقف ساختن پیشروی دشمن بعثی و خروج آنان از کشور و پی گرفتن سیاست تعقیب متجاوز نمیشد. امام با ایده دفاع مقدس بار اصلی جنگ را بر دوش مردم گذاشتند و با تکیه بر مردم، نیروهای مسلح اعم از سپاه و ارتش را تقویت کردند و انتظارات نسبت به آنان را افزایش دادند. همچنین دست دولت را در رسیدگی به مشکلات داخلی کشور و مسائل معیشتی مردم باز گذاشتند.
دفاع مقدس علاوه بر پیروزی بزرگی که در جنگ برای ایران داشت، دستاوردها و تجاربی هم برای ایران داشت که در گزارش زیر به آن خواهیم پرداخت:
** قدرت بازدارندگی و هراس از تکرار سرنوشت صدام
مهمترین دستاورد دفاع مقدس، پدید آمدن قدرت بازدارندگی است. ایران که در دو قرن گذشته بخشهای بسیاری از سرزمینش را در جنگها و قراردادها از دست داده بود و در دوران پهلوی دوم محل حضور بیش از 50 هزار مستشار خارجی شده بود، در دوران دفاع مقدس اجازه نداد، بخشی از ایران در اشغال دشمن باقی بماند و دشمن متجاوز بعثی مجبور شد به قرارداد 1975 و مرزهای رسمی ایران و عراق بازگردد.
این موفقیت در حالی به دست آمد که ایران تحریم تسلیحاتی بود و به سختی میتوانست برخی از تجهیزات نظامی را از برخی کشورها خریداری کند؛ اما عراق از سوی کشورهای غربی و شرقی حمایت سیاسی و تجهیزاتی میشد و کشورهای عربی منطقه نیز با روشهای مختلف از جمله اعطای وام، بودجه خریدهای تسلیحاتی عراق را فراهم میکردند. ضمن اینکه ایران در برهههایی از جنگ و در پی اجرای راهبرد تعقیب متجاوز توانست بخشهایی از خاک دشمن را تصرف کند. ایران در عملیات والفجر هشت که در سال 64 اجرا شد، توانست شبه جزیره فاوه را تصرف کند و با کشور کویت هممرز شود.
صدام که بنا داشت ظرف مدت یک هفته، ایران را شکست دهد، نه تنها به هدفش نرسید، بلکه پس از یک سال مجبور به ترک مناطق اشغال شده شد و در ادامه در لاک دفاعی فرو رفت و در باتلاق جنگی که خود آغازکننده آن بود، دست و پا زد. در نهایت جنگ تحمیلی علیه ایران، صدام را به سقوط کشاند؛ چراکه عراق پس از پایان جنگ با ایران و به دلیل پیامدهای این جنگ به کویت حمله کرد که این حمله مورد واکنش آمریکا و دیگر کشورها قرار گرفت. صدام از جنگ اول خلیج فارس تا جنگ دوم خلیج فارس که منجر به سقوطش شد، مسیر زوال را طی کرد.
بیشتر بخوانید
سرنوشت صدام که ادعای رهبری جهان عرب را داشت؛ نگاهها را نسبت به قدرت ایران تغییر داد. آنان که تصور میکردند با یک جنگ نظامی میتوان انقلاب اسلامی را نابود کرد، دیگر رویارویی با ایران را سخت و دشوار میدانستند. به عقیده آنان در روزگاری که ایران از توان تسلیحاتی آنچنانی برخوردار نبود، توانست صدام را به عقب براند و زمینه سقوط او را فراهم کند، حال که ایران به تجهیزات پیشرفته نظامی دست پیدا کرده است، قطعاً سرنوشتی بدتر از سرنوشت صدام برای هر متجاوزگری پیش خواهد آمد.
از دوران دفاع مقدس طراحی و ساخت تجهیزات نظامی آغاز شد. امروز ایران در برخی از حوزههای نظامی مانند موشکی و پهپادی جزو چند قدرت برتر دنیاست که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد؛ قدرتی که مورد تایید فرماندهان و اندیشکدههای نظامی بسیاری از کشورها از جمله آمریکاست. قدرت بازدارندگی ایران موجب شد تا ارتش آمریکا، ترامپ را در حمله به ایران توجیه کند که اگر به ایران حمله کند، ایران چه پاسخهایی خواهد داد و چه پیامدهایی برایشان در منطقه دارد.
** شلیک موشکها و پرواز پهپادها از دوران دفاع مقدس
جنگ در شرایطی به ایران تحمیل شد که ارتش وضعیت مناسبی نداشت، سپاه نیز تازه تاسیس شده بود. جنگ نه تنها ارتش و سپاه ایران را از هم پاشیده نکرد، بلکه ارتش در دوران جنگ به بازیابی قدرت خویش پرداخت. سپاه نیز از دوران دفاع مقدس با ایجاد و توسعه سازمان رزم، قدرت خود را افزایش داد. پس از دفاع مقدس، ایران دارای دو سازمان بزرگ نظامی یعنی ارتش و سپاه با ماموریتهای مشخص شد که بسیاری از افسران پاسدار و ارتشی در جنگهای منطقه به عنوان مستشار نظامی حضور پیدا کردند.
به قدرت نظامی سپاه و ارتش، قدرت بسیج هم باید اضافه کرد. در دوران دفاع مقدس نیروهای بسیجی نقش مهمی در اجرای عملیاتهای نظامی داشتند. پس از دفاع مقدس بسیج علاوه بر اینکه قدرت نظامی خود را ارتقا داد، در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی هم نقش آفرین شد.
توان موشکی ایران (مهمترین عنصر قدرت بازدارندگی ایران) نیز یادگار دفاع مقدس و سرداران آن است. 17 روز پس از آغاز جنگ تحمیلی، رژیم بعث عراق با موشک «فراگ7» که از شوروی خریداری کرده بود، شهر دزفول را مورد حمله موشکی قرار داد. موشکبارانهای رژیم بعث عراق تمامی نداشت و موشکهای عراق به شهرهای میانی کشور هم میرسید. در زمستان سال 1362 جنگ شهرها و شلیک موشکها به اوج رسید. ایران پاسخ توپخانهای داد؛ اما همچنان دست موشکی دشمن بعثی بر سر شهرهای ایران بود.
مسئولان بهدنبال پاسخ دیگری بودند؛ اما سپاه و ارتش موشکی نداشت؛ حتی پیش از انقلاب، شاه چند بار درخواست خرید موشک از آمریکا کرده بود؛ اما آمریکا موافق نبود که ایران به موشکهای زمین به زمین دست یابد. شاه حتی به آمریکاییها گفته بود که «عراق همپیمان شرق و دشمن غرب، دارای موشکهای «فراگ7» و «اسکادB» است که ما هم باید موشک داشته باشیم»؛ اما این هم افاده نکرد و آمریکاییها مخالف موشکی شدن ایران بودند.
مسئولان کشور در شورای عالی دفاع به این نتیجه رسیدند از دیگر کشورها موشک خریده شود. سوریه اعلام کرد که موشکهای اسکادB تحت امرشان نیست و تحت امر مستشاران روسی است. اما اعلام کردند که میتوانند به نیروهای ایرانی آموزش بدهند. در نتیجه حسن طهرانیمقدم به همراه تیمی برای گذراندن دورههای آموزشی عازم سوریه شدند. لیبی موافقت کرد تا به ایران موشک بدهد. شلیک موشکها را خودشان انجام دادند؛ اما لیبیاییها در ادامه قطع همکاری کردند. در این شرایط ایران مانده بود و چند موشک که برخی از قطعات آن را نداشت و بهسختی میشد شلیک کرد.
از آن پس طهرانیمقدم و همکارانش با اتکا به آموزشهایی که در سوریه آموخته بودند، با دریافت برخی اقلام موشکی از کره شمالی، اقدام به طراحی روشهای مبتکرانهای برای شلیک موشکها کردند. 2 موشک از مجموعه اولین موشکهای واردشده به ایران به مرکزی در وزارت سپاه برده شد تا روی آن مطالعاتی انجام شود. یک روز آیت الله خامنهای رئیس جمهور وقت از آن مرکز بازدید کرد. موشکها هنوز در کانتینر بود و نیروها مطالعات قبل از دمونتاژ را انجام میدادند. رئیس جمهور از اینکه موشکها هنوز دست نخوردهاند، تعجب کرد و توصیه کرد که «نهراسید و موشکها را باز کنید تا به نتیجه برسید».
با پایان یافتن جنگ تقویت توان موشکی کشور متوقف نشد. سردار حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه میگوید: «درست است که جنگ بعد از پذیرش قطعنامه پایان یافت و خیلی از کسانی که مسئول بودند، رفتند دنبال کارهای دیگر ولی جنگ در مرحله جدید برای بچههای موشکی شروع شده بود؛ یعنی یکی از کارهای مهم شهید طهرانی مقدم این بود که بعد از پایان جنگ آن انسجامی که بچهها داشتند را حفظ و از فرصتی که پیش آمده بود استفاده کرد برای اینکه کاستیها را برطرف کند».
اراده طهرانی مقدم موجب شد تا ایران به صنعت موشکی دست یابد و اگر اراده، اصرار و سختکوشی او و همراهانش نبود، ایران در حوزه موشکی متوقف میشد. امروز ایران جزو چند قدرت برتر موشکی دنیاست و اگر روزگاری مجبور بودیم برای شروع کار، از لیبی موشک بخریم و در سوریه آموزش ببینیم، حالا حتی کارخانجات موشکسازی سوریه هم ایرانی شده است و همان کشورها از ایران موشک میخرند.
بیشتر بخوانید
رزمندگان گردان رعد پهپادی سپاه
پهپاد یکی دیگر از حوزههای نظامی است که در دوران دفاع مقدس متولد شد و رشد یافت. اگرچه از سالها پیش از جنگ، پرندههای هدایتپذیر از راه دور (پهپاد) بهعنوان ابزار اطلاعاتی در ارتشهای جهان از جایگاه خاصی برخوردار بودند، اما در ارتش ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی محلی از اعراب نداشتند.
ضرورت بهکارگیری پهپادهای شناسایی از روزی مطرح شد که فرماندهان جبهههای جنگ با چالشی بهنام محدودیت پروازی هواپیماهای شناسایی RF4 ارتش روبهرو شدند و از عکس هوایی بهعنوان مهمترین و قابل اتکاترین وسیله کسب اطلاعات و شناخت موقعیت دشمن در صحنه نبرد، محروم شدند. نیروهای جوان مراکز تحقیقاتی دانشگاهها بر آن شدند تا در جهت تأمین جایگزینی پهپاد بسازند.
اولین تست عملیاتی پهپاد ساخت جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان موفقیتآمیز انجام شد. در نتیجه فرماندهان به جایگزین شدن پرندههای بدون سرنشین بهجای هواپیمای RF4 امیدوار شدند و بهدستور فرمانده سپاه تشکیل گردان پهپادی ابلاغ شد. نیروهای پهپاد با ارتقای توانمندی پهپادها چه در زمینه عمق پروازی و چه در وسعت میدان عکسبرداری، ابتکارات و نوآوریهای مختلفی را تجربه کردند که میتوان به ابتکار در ارتقای موتور و بدنه، ارتقا در کاربری انواع دوربینهای عکسبرداری در پرندهها، ساخت و تولید لانچر، اسکیت و... اشاره کرد.
ساخت پهپادهای ایرانی از دوران جنگ تحمیلی و با پهپادهای «تلاش» و «مهاجر» آغاز شد و پس از جنگ با توسعه توان پهپادی، شاهد تولید پهپادهای هدف، شناسایی و رزمی متعددی توسط وزارت دفاع و نیروهای مسلح در کشور بودیم. امروز ایران جزو چند قدرت برتر پهپادی در دنیاست. سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح مهر ماه سال 95 اعلام کرد که روسها برای رسیدن به دانش پهپادی به شدت دنبال کمک ما هستند.
** حزب الله لبنان، سازمان بدر عراق و الگوی دفاع مقدس
دفاع مقدس از همان روزهای جنگ تحمیلی در مرزهای ایران محصور نماند و عامل شکلگیری گروههای مقاومت در منطقه شد. سال 1361 و پس از حمله اسرائیل به جنوب لبنان، نیروهایی از سپاه و ارتش تحت عنوان قوای محمد رسول الله (ص) عازم سوریه شدند تا برای نبرد با اسرائیل در لبنان آماده شوند؛ اما با هشدار امام خمینی مبنی بر اینکه اقدام اسرائیل، دسیسهای بوده تا ایران را از مسأله اصلیاش یعنی جنگ با صدام باز دارد، بخش عظیمی از نیروها به ایران بازگشتند و عدهای در سوریه ماندند تا به هدایت و آموزش نیروهای مبارز لبنانی بپردازند.
حضور نیروهای ایرانی در سوریه موجب شکلگیری هستههای مقاومت در لبنان شد. محسن رضایی فرمانده وقت سپاه میگوید: «...حاج احمد {متوسلیان فرمانده قوای محمد رسول الله} و سایر دوستان ما که در قالب قوای محمد رسول الله به سوریه و لبنان رفته بودند، فعالیتهایی را هم انجام دادند که مهمترین آنها پایهگذاری تشکیلات مقاومت اسلامی در لبنان بود.»
مهمترین و اساسیترین اقدام حاج احمد متوسلیان در اعزام به جبهه لبنان و سوریه تأسیس و پایهگذاری «جنبش انقلابی حزب الله لبنان» بود. متوسلیان از هنگام قدم نهادن به خاک سوریه تا هنگام اسارت، با سران گروههای انقلابی شیعه لبنانی 2 جلسه راهبردی برگزار کرد که در این جلسات حزب الله متولد شد.
حزب الله لبنان که در سال 1982 (1361) در شهر بعلبک تاسیس شد، امروز به سازمانی بزرگ در نزدیکی مرز اسرائیل تبدیل شده است. رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه در سال 2006 متحمل شکست سختی از حزب الله لبنان شد. سردار محمدجعفر اسدی فرمانده سابق مستشاران ایرانی در لبنان و سوریه میگوید: «صهیونیستهایی که عبارت «جنگ ششروزه» را برای خود توهین میدانستند و آن جنگ را ششساعته میدانستند، چرا پس از 30 سال که همه استکبار پشت سر آنها بودند و سلاحهای پیشرفتهتری در اختیار آنها گذاشتند در برابر یک گروه و نه یک کشور شکست خوردند؟ اسرائیلیها در جنگ 33روزه مهماتشان تمام شد و پل هوایی از انگلیس و آمریکا بهوجود آمد تا به آنان مهماترسانی شود که در نهایت در روز سی و سوم، اسرائیل مجبور به درخواست آتشبس شد. حزبالله هم اعلام کرد که "ما آخرین گلوله را میزنیم و اگر جواب ندادید آتشبس را قبول میکنیم"، این نوع آتشبس برای اسرائیل چهمعنایی دارد؟»
حزب الله لبنان در جنگ با داعش نیز در سوریه حضور داشت و امروز این گروه نظامی به قدرت بزرگ نظامی در نزدیکی مرزهای رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.
بیشتر بخوانید
رزمندگان لشکر بدر
علاوه بر حزب الله لبنان، سپاه بدر عراق نیز در دفاع مقدس متولد شد. با شروع جنگ تحمیلی، طرفداران انقلاب اسلامی و هواداران امام خمینی در عراق به جبهههای ایران آمدند و همکاری خود را با رزمندگان ایرانی آغاز کردند. عمده فعالیتهای رزمندگان عراقی در جبهههای ایران شنود مکالمات بیسیم، مترجمی اسرای عراقی، همکاری در شناساییها و انجام امور فنی بود.
پس از آزادسازی خرمشهر در سال 1361، فعالیتهای مجاهدان عراقی در جبهههای ایران وارد مرحله تازهای شد و مقدمات سازماندهی آنان فراهم شد. هسته اولیه تیپ بدر در سال 1362 و در شرق بصره شکل گرفت. در سال 63 و پیش از اجرای عملیات بدر، رزمندگان عراقی با عنوان گردانهای شهید صدر در کنار رزمندگان لشکر 25 کربلا، قرارگاه نجف 2 را تشکیل دادند. پس از عملیات نیز مسئولیت پدافندی بخشی از هور به آنان سپرده شد. سال 64 با حکم محسن رضایی فرمانده کل سپاه، اسماعیل دقایقی که اهل بهبهان بود، مسئول سازماندهی نیروهای عراقی و تشکیل تیپ 9 بدر شد.
پس از تشکیل تیپ بدر، فرماندهان سپاه به این نتیجه رسیدند که اسرای داوطلب عراقی هم میتوانند با عنوان «احرار» (تواب) در این یگان حضور یابند. پیش از آن برخی از اسرای داوطلب به صورت انفرادی در برخی از عملیاتها شرکت کرده بودند و موفقیتهایی هم داشتند. در نخستین فراخوان نیرو از میان اسرای عراقی، حدود 300 تا 500 نفر داوطلب شدند که پس از انجام مصاحبه و شناسایی، جذب و در تیپ بدر سازماندهی شدند.
تیپ بدر در اواخر سال 1365 به لشکر ارتقا یافت و به لحاظ تشکیلاتی زیر نظر مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق قرار گرفت. لشکر بدر همچنین از سال 66 یگان ثابت قرارگاه رمضان شد. ماموریت قرارگاه رمضان انجام عملیاتهای نامنظم در خاک عراق با همکاری اتحادیه میهنی و حزب دموکرات کردستان عراق بود. آخرین عملیاتی که نیروهای لشکر بدر در آن حضور داشتند، عملیات مرصاد بود. در این عملیات رزمندگان عراقی در برابر اعضای سازمان مجاهدین خلق که به دامن صدام پناهنده شده بودند، ایستادند.
تا پایان دفاع مقدس فرماندهی لشکر بدر برعهده سردار نقدی بود و پس از آن مجاهدان عراقی فرماندهی این لشکر را برعهده گرفتند. پس از سقوط صدام در جریان جنگ دوم خلیج فارس، نیروهای لشکر بدر که از طرفداران سید محمدباقر حکیم و سید محمدباقر صدر بودند به عراق بازگشتند و به فعالیت در عرصههای نظامی و سیاسی پرداختند و سازمانی را با عنوان «بدر» تشکیل دادند که شاخه نظامی آن سپاه بدر نام گرفت.
در سالهای اخیر و با شکلگیری گروه تکفیری داعش در منطقه، سپاه بدر به جبهه مقابله با داعش پیوست. سپاه بدر ستون شکلگیری حشدالشعبی (بسیج مردمی عراق) بود. حشدالشعبی با همکاری ارتش عراق توانست داعشیها را از خاک خود بیرون کند.
همچنین در جریان مقابله با داعش از الگوی بسیج در دوران دفاع مقدس بهره گرفته شد و حشدالشعبی و دفاع وطنی در عراق و سوریه شکل گرفت. نیروهای مردمی در عراق و سوریه نقش مهمی در پیروزیهای جبهه مقاومت در برابر داعش داشتند.
یادمان شهدای طلائیه (محل اجرای عملیات خیبر در سال 1362)
** آوردههای فرهنگی و اجتماعی دفاع مقدس
اما فراتر از دستاوردهای سیاسی، نظامی و سازمانی، دفاع مقدس دستاوردهای فرهنگی و معنوی بسیاری برای جامعه ایران داشت. اعتماد به نفس و خودباوری مهمترین دستاورد معنوی دفاع مقدس است. رهبر انقلاب میفرمایند: «جنگ هشتساله واقعاً تلخ و خسارتبار بود... امّا با همهی این سختیها این حُسن بزرگ را داشت که به جوان ایرانی نشان داد که قادر است، که میتواند، اگر اراده بکند و در یک میدانی وارد بشود، خواهد توانست بر رقیب و حریف خودش فائق بیاید.»
رشد باورهای دینی، ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و و شکوفایی استعدادها و خلاقیتها دیگر ثمره معنوی و اجتماعی دفاع مقدس هستند. خلاقیت و ابتکارات در دفاع مقدس در 4 سطح راهبردی، عملیاتی، تاکتیکی و تکنیکی و فنی بود. در سطح تکنیکی و فنی عموم رزمندگان و مردم نقش داشتند. شرایط سخت جنگ و تحریمهایی که آن زمان علیه ایران وضع شده بود، موجب شد تا خلاقیت، ابتکار و نوآوری در دفاع مقدس صورت بگیرد که به طور نمونه میتوان به ساخت تجهیزات و تسلیحات دفاعی ابتکاری اشاره کرد.
حضور مردم در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس در قالب کاروانهای راهیان نور نشان میدهد که مردم و جوانان توجه خاصی به فرهنگ دفاع مقدس و فرهنگ ایثار و شهادت دارند. سردار کارگر رئیس ستاد مرکزی راهیان نور کشور روز گذشته اعلام کرد که در سال 97، هفت میلیون نفر از یادمانهای دفاع مقدس در سراسر کشور بازدید کردند که هفتاد درصد بازدیدکنندگان جوانان بین 15 تا 30 سال بودند.
دفاع مقدس در کنار دستاوردها، درسها و تجاربی هم به همراه داشت. یکی از تجارب دفاع مقدس در حوزه اقتصادی است. در میانه جنگ تحمیلی به دلیل تحریمهای اعمال شده علیه ایران، درآمدهای نفتی کشور به شدت کاهش یافت. اگرچه کسری بودجه، نیروهای نظامی را در تنگنا قرار داد، اما به دلیل اینکه در راهبرد دفاع مقدس مردم نقش آفرین بودند، پشتیبانیهای مردم از دفاع مقدس و رزمندگان موجب شد تا عملیاتهای نظامی رزمندگان دفاع مقدس متوقف نشود. مدل مشارکت مردم در اقتصاد دفاع مقدس، میتواند الگویی برای دیگر حوزهها در شرایط جنگ اقتصادی باشد.