رسالت نخبگان در اجتماع

در نقشه علمی اجتماعی و حتی مدنی استان هرمزگان ، غرب استان به دیدی خاص نگریسته می شود. مردم غرب استان با سابقه مدنیت نبوغ و وجود مفاخر و سابقه نویسندگانی متبحر ،حتی بر فرهنگ و تمدن کشورهای منطقه نیز تاثیر بسزایی گذاشته اند.

کم نیستند اهالی بندرلنگه ، بستک و پارسیان که اینک در آنسوی آب موجب فخر ایران و هرمزگان شده اند. بعد دیگر برجستگی اهالی غرب استان هرمزگان ، استمرار نخبگی و فارغ التحصیلان و علمایی است که بیش ار دیروز این تکلیف و رسالت را عهده دار شده و با خود به همراه می برند. دلیل این پیشرفت همانا وجود بستری است که پس از انقلاب اسلامی در زمینه آموزش عالی فراهم شده است و اینک جامعه استان از این ثمرات به خوبی بهره می برد.

اما موضوعی که مهم به نظر می رسد آن است که خاصیت نخبگان تنها بعد علمی و خدمت شغلی و حرفه ای نبوده و نیست، حلقه مفقوده ای که به چشم می آید عدم ارتباط نخبگان و دانش آموختگان غرب استان و البته مرکز استان ،با همدیگر است . بطور کلی دوری گزینی نخبگان و دانش آموختگان از هم، موجب گردیده که نقش کلیت روشنفکران در جامعه کم رنگ باشد.به عبارت دیگر کارکرد و نقش مدنی دانش آموختگان در جامعه ضعیف ارزیابی می شود. در حال حاضر وضع به گونه ایست که پس از طی کردن دوران دانشجویی و فراغت از تحصیل،حلقه ارتباطی ضعیف و سست می شود.

یدالله مع الجماعه؛جامعه بالغ و موفق جامعه ایست که نوابغ و فرهیختگان همدیگر را بازیابند و مشکلات اجتماع را بصورت گروهی و شور دهی به مسوولان رتق و فتق نمایند.آنچه مشاهده می شود، آن است که امروزه پزشکان،مهندسان،وکلا واساتید دانشگاه و حتی مدیران ،تمامی وقت و زمان مفید خود را صرف حرفه تخصصی و در محل کار خود نموده اند و نه تنها با هم ارتباط واجماعی ندارند،بلکه ارتباطشان با مردم تنها با محوریت اقتصاد شغلی شان است. از دید اجتماعی شاید بتوان این عزلت نشینی را عافیت طلبی تعبیر کرد.به مرور زمان این دوری گزینی به نقیصه ای برای جامعه بدل شده است و جا خالی دادن نخبگان روشن فکر،ضررهای بزرگی برای جامعه فراهم کرده است.

لذا لازم است هسته ای دلسوز و درد کشیده و البته متخصص در امور اجتماعی و در چهارچوب مصلحت جامعه و کشور پای به میدان گذاشته و به جامعه هدایت و نشانی عزتمند بخشد،این هسته به گمان نگارنده نخبگان جامعه خواهند بود.