شناساندن مفاخر فرهنگی- ادبی، اقدامی ارزنده در جهت کمک به استحکام هویّت یک ملّت است و یکی از راههای این امر مهم، حفظ آثار مکتوب گذشتگان است. شیخ عبدالرّحمن همّت بستکی نیز یکی از این مفاخر است که در روزگار خویش از بزرگان و اهل قلم جنوب کشور بوده و آثار قلمی از جمله: شرح اسماءالحسنی، ترجمه مولود برزنجی، گلزار عشق و دیوان شعری در سه نسخه به خطّ محمّد طیّب هوشمند بستکی[۱]، شیخ احمد مدنی و نسخه شهیدی از وی به یادگار مانده است.
همّت بستکی در قرن سیزده و چهارده هجری قمری (۱۳۱۵-۱۲۷۴) میزیست و از شاعران سبک بازگشت ادبی به شمار میآید. از بزرگزادگان و طبقه خانهای بنام بستک بوده که به زبان عربی تسلّط زیادی داشته و در بسیاری از اشعارش، کلمات و جملات عربی را به کار بردهاست ولی با این وجود زبان شعری وی دچار تکلّف نشده است.
هر چند همّت بستکی از شاعران مقلّد است ولی تنوّع قالبهای شعری از نکات برجستهای است که به نوبه خود درخور ستایش و تقدیر است و نشاندهنده توانایی و طبعآزمایی شاعر به موضوعات مختلف شعری از جمله مرثیه مذهبی، ساقینامه و معمّا میباشد.
گوشه ای از زندگی شاعر
«مرحوم شیخعبدالرّحمن فرزند شیخ یوسف بستکی معروف و متخلّص به همّت بستکی در سال۱۲۷۴ هجری قمری در بستک به دنیا آمد. تحصیلاتش را نزد برادر دانشمندش شیخ اسحاق تکمیل کرد و از او که استاد و مرشدش بود طریقت گرفت. همّت اهل علم و عرفان بود و در این طریقت همّت به خرج میداد. در پانزده سالگی دیوانش را که شامل قصاید، غزلیات، ترجیعات، رباعی و معمّا میباشد شروع کرد و در سال ۱۲۹۴ به پایان رساند» (وثوقی،۱۳۸۵: ۱۶۶۷).
گرچه اطّلاعات دقیقی از نحوﺓ زندگی همّت بستکی در دست نیست ولی با توجّه به قراین و شواهد و تحقیقاتی که هوشمند بستکی (ناسخ دیوان وی) به عمل آوردهاست، مشخّص می شود که همّت دیوانش را در سن ۱۵ سالگی که دوران خامی و ناپختگی میباشد؛ آغاز و در سن ۲۰ سالگی به اتمام رسانیده است (مقدمه دست نوشته دیوان از هوشمند بستکی).
تاریخ وفات همّت به درستی مشخّص نیست و در کتاب تاریخ مفصّل لارستان، «تاریخ دقیق وفات را نامعلوم دانستهاست» (وثوقی،۱۶۶۹:۱۳۸۵)؛ ولی با توجّه به تحقیقاتی که هوشمند بستکی انجام دادهاست تاریخ فوت ایشان، گویا در سال ۱۳۱۵ هجری قمری اتّفاق افتادهاست که با این حساب شاعر در زمان مرگ ۴۰ یا ۴۱ ساله بودهاند.
همّت بستکی با مرحوم احمد خان شهید ،یکی از خوانین معروف بستک، باجناق بوده و دختر محمود خان ابن احمد خان ابن محمّد رفیع خان را به زنی گرفته بود. همّت یک فرزند پسر به نام ولیاﷲخان داشته که در سال ۱۳۱۰ هجری قمری متولد و در سال ۱۳۶۳ هجری قمری وفات کردهاست. ولیاﷲ خان دو دختر به نامهای معصومه خانم و زبیده خاتون داشت که بعد از ازدواج، هیچکدام صاحب فرزندی نشدند و در حال حاضر متأسفانه از نوادگان همّت بستکی، هیچ کدام در قید حیات نیستند.
به نظر میرسد که یکی از دلایل علاقه همّت بستکی به شعر و شاعری علاوه بر ذوق و استعداد خدادادی، زندگی کردن در زمان حاج مصطفی خان فایز بستکی بوده است که حمایت زیادی از شاعران میکرد و خود نیز به شعر علاقه فراوانی داشت. همت بستکی در قصیدهای به مدح حاج مصطفی خان پرداخته است.[۲]
هرچند همّت شاعری نیست که مضامین تازهای را ابداع کرده باشد ولی از نظر تنوّع قالب و خلق کردن انواع قالبها کار این شاعر بسیار ارزنده است و نشاندهندﺓ توانایی همّت بستکی در سرودن انواع قالبها است. از بارزترین درونمایه های اشعار او شکایت از غم هجران، اغتنام فرصت و مدح اهلبیت میباشد.
آثار
آنچه امروز از همّت بستکی برجایمانده، یکی «ترجمه مولود برزنجی» است که به کوشش محّمد مدنی چاپ شده است. از دیگر آثار همّت بستکی «شرح اسماءالحسنی» میباشد که این کتاب نیز به کوشش محمّد مدنی به چاپ رسیده است. اثر دیگر همّت «گلزار عشق» نام دارد و آخرین اثر، «دیوان شعر» که در سه نسخه خطی مجزا بودهاست: نسخه هوشمند، نسخه مدنی و نسخه شهیدی. نسخه هوشمند هماکنون موجود است ولی بعد از بررسیهای به عمل آمده به طور شفاهی و بازماندگان همت بستکی و معتمدین مشخص گردید که دو نسخه دیگر از بین رفتهاست و تلاشهای نگارنده برای به دست آوردن این دو نسخه بینتیجه ماند.
دیوان شعری نسخه هوشمند از سه بخش اساسی تشکیل شدهاست:
بخش اول: دیباچه بخش دوم: اشعار بخش سوم: خاتمه کتاب
دیباچه کتاب مزین به آیات و احادیث و کلمات عربی میباشد و میتوان آن را نوعی نثر فنی نامید که یادآور نثر منشیانه ابوالمعالی نصرالله منشی است. شاعر در دیباچه به آغاز نوشتن این دیوان اشاره میکند که پانزده سال داشته و هنوز در دوران خامی و ناپختگی است. البته با توجه به نثر منشیانه دیباچه احتمال بر این است که مقدمه دیوانش را در پانزده سالگی ننوشته باشد و بعد از اتمام دیوان، مقدمهای بر آن نوشتهباشد که در آن زمان شاعر ۲۰ یا ۲۱ ساله بودهاست.
بخش دوم شامل ۴۸۰ غزل، ۱۵ قصیده، ۷ مثنوی، ۴۱ رباعی، ۹۹ دوبیتی، ۱۶ قطعه، ۲ مسدس ، ۹ مخمس، ۱مربع، ۳ ترجیعبند، ۲ ترکیببند، ۱ مستزاد، ۲۶ معما و چیستان و ۲۰ تکبیت میباشد. فراوانی قالبهای شعری از وجوه بارز این بخش میباشد که نشاندهنده تسلط شاعر بر انواع قالبهای مختلف شعری است.اشعار ساده و روان است، هر چند از کلمات عربی، آیات و احادیث استفاده کرده ولی همچنان زبان آن ساده و روان باقی ماندهاست.
بخش سوم که خاتمه کتاب است پس از ستایش خدا و پیامبر به سال اتمام این دیوان که سال ۱۲۹۴ هجری قمری است اشاره میکند و در آن دوران، شاعر بیست یا بیست و یک ساله بودهاست.
ویژگی اشعار:
شاعران و نویسندگان با بهرهگیری از مضامین مختلف، آثار خود را خلق کردهاند. در آثار ادبی، نویسنده و شاعر میکوشد با بهرهگیری از عواطف و تخیّلات خویش، واژهها را به کارگیرد و اثری ادبی و هنری پدیدآورد.در این مبحث به ویژگیهای مختلف شعری و محوریترین موضوعاتی که شاعر به آن پرداخته، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد.
۱- کاربرد «همی»
یکی از ویژگی اشعار همّت بستکی کاربرد واژﺓ «همی» است که در بسیاری از ابیات به کار برده شده است و این امر نشاندهنده آن است که این شاعر در جای جای اشعارش از شعر پیشینیان به خصوص شاعران سبک خراسانی و عراقی تأثیر پذیرفتهاست.
نمونه:
چون رهایی یابم از دست فراقت کاو همی برگریبان دلم هر دم زند چنگی دگر
۲- کاربرد واژههای محلّی
در اشعار همّت بستکی از واژههای محلی استفادﺓ چندانی نشدهاست. در همه نسخه دستنویس فقط چند واژه دیده میشود که رنگی از واژههای بومی- محلی دارد که در اینجا لغات محلی با اشعار ذکر میشود:
«تفاقی» : گهگاهی
به اغیارم همی گشتی موافق . |
|
نگشتی متّفق با من، تفاقی . |
۳- کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمّم
از موارد دیگری که به ندرت در دیوان به چشم خورد، کاربرد دو حرف اضافه برای یک متمّم است.
دو حرف اضافه «به» و «بر» برای واژهی «زمین»:
چون شاه دین نگون به زمین بر ز زین فتاد . |
|
از هول و بیم زلزله اندر زمین فتاد . |
۴- جمع بستن «شب» و «روز» با پسوند جمع «ان»
از مواردی که بسیار زیاد دراین دیوان مشاهده شد، جمع بستن واژههای «روز» و «شب» با پسوند «ان» است. به نظر میرسد در قرن سیزدهم جمع بستن کلمات «روز» و «شب» با پسوند «ان»، غریب و نادر است.
بس که گریم ز دو چشم از غم او روز و شبان . |
|
ز دو چشمان من زار روان شد سیلاب . |
۵- استفادﺓ مکرّر از آیات، احادیث و کلمات عربی
یکی از دلایلی که همّت بستکی را بر آن داشته تا از کلمات، آیات و احادیث عربی استفادهکند؛ تسلّط بسیار زیاد وی به زبان عربی بوده است. حتّی گهگاهی به ابیاتی برمیخوریم که عربی بوده و با ابیات فارسی آورده است. از ویژگیهای همّت در این زمینه استفادﺓ زیاد از کلمات عربی به عنوان واژﺓ قافیه میباشد. ولی از حق نباید گذشت که با وجود استفادﺓ فراوان از زبان عربی، زبان شعری او دشوار و متکلّف نشده و همچنان ساده و روان باقی ماندهاست.
لَیسَ فی مُلْک وُجودی غَیْرَ حُبّکْ مالکا[۳] . |
|
در دیار جان به غیر یار هم عیّار نیست . |
۶- زبان و تأثیرپذیری وی
زبان شعری همّت بستکی جدا از بعضی تعقیدات لفظی و گاه معنایی، بسیار ساده و روان است؛ به خصوص مرثیهها؛ امّا گاهی بیان اندیشههای فلسفی و عرفانی در غزل و رباعیها، زبان را کمی از سادگی دور میکند.
در غزلها در جای جای اشعارش تأثیر زبان حافظ خودنمایی میکند. از دیگر شاعرانی که در غزلها بر همّت تأثیر داشتهاند، وحشی بافقی و عراقی را میتوان نام برد. رباعیها هر چند رنگ و بوی تغزّلی دارد ولی نشان میدهد که از مطالعه رباعیهای خیّام دور نبوده یا دست کم با مضامین آنها آشنایی داشتهاست.
در ترکیببند نیز از محتشم کاشانی و در ترجیعبند از هاتف اصفهانی پیروی میکند. از دیگر شاعران تأثیرگذار بر همّت بستکی، صائب تبریزی و هلالی جغتایی میباشد.
اینک نمونه هایی از این تأثیرپذیری:
محتشم کاشانی:
باز این چه شورش است که در خلق عالم است؟ . |
|
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟ . |
همّت بستکی:
باز این چه ماتم و چه مصیبت چه ماجراست؟ . |
|
باز این چه غصّه و چه غم درد و چه بلاست؟ . |
۷- استفاده مداوم از استفهام انکاری
در بسیاری از ابیات، برای بیان مقاصد خود و تأثیر هر چه بیشتر بر مخاطب، جملات را به صورت استفهام انکاری به کار میبرد.
قند مصری کی توان با لعل تو نسبت نمود؟ . |
|
کآب حیوانت مثال آن لب دُربار نیست . |
۸- کاربرد حرف اضافه «اَبا»
در بسیاری از متون کهن سبک خراسانی به جای «با» از حرف اضافه «اَبا» استفاده شده که در دیوان همّت بستکی به وفور دیده میشود.
نمونه:
دست بر دامن وصلت نرسد خون شده دل . |
|
بخت بد دارم اَبا فال همایون چه کنم؟ . |
۹- استفاده از ردیف چندکلمهای
یکی از مواردی که در دیوان همّت به وفور دیده میشود، استفاده مداوم از ردیفهایی است که بیشتر از یک کلمهاند و گاهی از دو یا سه کلمه تشکیل شدهاست.
نمونه:
آن سمنبوی پریوار نمیدانم کیست؟ . |
|
دل من برد به یک بار نمیدانم کیست؟ . |
۱۰- کثرت استفاده از "ک”
در دیوان همّت نوعی «ک» در آخر بعضی واژهها دیدهمیشود که به طور دقیق معلوم نشد «ک» تصغیر است یا تحبیب؛ ولی به نظر میرسد منظور شاعر اغلب تحبیب است تا تصغیر.
نمونه:
دوش دیدم گُلکی گُلرُخکی شیرینک . |
|
سنبلک گرد گُلک بسته عجب رنگینک . |
۱۱- کاربرد نوعی«را»
از مواردی که در اشعار همّت بستکی به کار رفته و به نظر میرسد به قصد پر شدن و کامل نمودن وزن به کار رفته باشد نوع خاصی حرف «را» است و با انواعی که میشناسیم متفاوت است.
نمونه:
شیرینسخنا سروقدا سبزقبا را . |
|
بردی به کرشمه تو به یکدم دل ما را . |
۱۲- استفاده از اصطلاحات موسیقی و نجومی
جوشیدن عشّاق ز آهنگ حجاز است . |
|
در بزم صفا چنگ به مضراب برآور . |
شب اندر روز بستی بر شب و روز . |
|
شب و روزت مبارک باد و فیروز . |
نحوست دور باد از طالع تو . |
|
قمر در قلب عقرب داری امروز . |
××××××××
در پایان از همه کسانی که با حمایت مادی و معنوی خود بنده حقیر را در تصحیح این دیوان عظیم به عنوان پایان نامه یاری نمودند خصوصا جناب آقای مسعود هوشمند بستکی کمال تشکر دارم. امید که به همت دوستان و مسئولان شاهد چاپ این دیوان باارزش باشیم باشد که نام و آوازه این شاعر از سیلاب فراموشی حفظ شود.
با تشکر: محبوبه وحیدیان
[۱] مرحوم محمد طیب هوشمند بستکی درسال ۱۳۰۷ هجری شمسی در بستک به دنیا آمد و تحصیلاتش را در بستک گذراند و دیوان شیخ عبدالرحمن همت بستکی را با قلم خود کتابت نمود و این نسخه ۴۰۰ صفحه میباشد که هم اکنون در بستک و نزد بازماندگان مرحوم محمد طیب هوشمند بستکی نگهداری میشود.
۲- حاکمی با عدل و داد آمد پناه ملک و دین/ حاکمی کاو پادشاهانش غلام کمترین
۱- در ملک وجود من به غیر از دوستی تو هیچ مالکی نیست.
منبع : سایت بادگیرنیوز