اژه «عید» از ریشه عود گرفته شده و به معناى بازگشت است، و واژه «فطر» ازفطرت گرفته شده و به معناى سرشت است. بنابراین عید فطر؛ یعنى بازگشت به فطرت و سرشت ..
بازگشت ازاین نظر كه آیا رابطه ما با فطرت پاك انسانى به طورصحیح برقراراست یا نه؟ آیا آن اعماق روح و فطرت پاكى كه خداوند به ما داده و براثرحجابهاى جهل، انحراف و گناه، زنگار بر رویش نشسته، دركلاس ماه رمضان زنگارها زدوده شدهاند یا نه؟ كه اگر چنین است باید ابتداى نجات وآغاز پیروزى برطاغوت نفس را در نماز عید فطراعلام بدارند و جشن بگیرند. به عنوان این كه: آن چه را در ماه رمضان آموختهاند و در راه خودسازى و بهسازى به كار بردهاند ابراز بدارند، با كلمات و حركات، بلكه درقلب و درون، با تمام وجود و احساس، و با شعارآمیخته با شعوروفریاد برون و درون كه: «الله اكبر، الله اكبر، لا اله الا الله و الله اكبر ولله الحمد والحمدلله على ما هدانا وله الشكرعلى ما اولانا؛ خدا بزرگتراز آن است كه توصیف گردد. آرى چنین است، معبودى جزخداى یكتا و بىهمتا نیست، وخدا بزرگترازآن است كه وصف شود، حمد و سپاس اختصاص به ذات پاك خدا دارد به خاطرآن كه ما را درراستاى پاكسازى و بهسازى هدایت كرده، و شكراو را كه جمعیت ما وامت ما را برترین جمعیت وامت قرار داده است.» رمضان اندك اندك پایان مىپذیرد، و به انتهاى خود مىرسد، مسلمانان درمكتب رمضان و روزه، در پرتو آیات قرآن و نیایشها وتقویت صبرواراده، پس از فراگیرى و آموزش به خودسازى پرداختهاند؛ اینك جشن مىگیرند كه درراه پردستاندازجهاد اكبر، با گامهاى استوارعبوركردهاند و به مقصود رسیدهاند. چرا كه براى انسان بازگشت به خویشتن، فرا رسیدن بهارمعنویت است؛ مانند درختانى كه پس ازگذران زمستان سرد ، به بهاررسیدهاند و درمسیرحركت قرار گرفتهاند، به راستى چه عیدى شیرینتر وچه پیروزىاى شكوهمندتر از بازگشت به خویشتن، و پیروزى برطاغوت نفس اماره؟ كه فطرت را زیر پاى سهمگین خود منكوب كرده است.