نقش ایرانیان در پیشرفت علوم مختلف همواره غیر قابل ‌انکار بوده است. یکی از علومی که ایرانیان در پیدایش، تولید و رشد و گسترش آن نقش ویژه‌ای داشته‌اند، علوم اسلامی است. با اندکی دقت می‌توان گفت که در همۀ بخش‌های علوم اسلامی، عالمان ایرانی-اعم از شیعه و سنی- سهم ویژه­ای در رشد و گسترش آنها داشته‌اند. یکی از اقسام علوم اسلامی، فقه است. در جهان اسلام، مذاهب مختلف فقهی وجود دارد که یکی از آن مذاهب فقهی، مذهب شافعی است.
  • کد خبر: ۴۲۰
  • | تعداد بازدید: ۱۳۳۱
  • ۰۶ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۴۰


نقش فقیهان شافعی ایرانی در گسترش  فقه شافعی

می‌توان گفت بیشترین عالمان شافعی مذهب که در تبیین و گسترش فقه مذهب شافعی نقش مؤثر داشته‌اند، فقیهان شافعی اهل ایران بوده‌اند. با اندکی کاوش در آثار فقه شافعی می‌توان دریافت که بیشتر مؤلفان کتب فقهی شافعی، ایرانی هستند. اکنون فقهای شافعی ایرانی که در تبیین و گسترش فقه شافعی در جهان اسلام نقش مؤثر داشته و صاحب تألیفات جامعی در فقه شافعی هستند، به صورت خلاصه معرفی می­شود:

_ أبوحامد محمد بن محمد الغزالی الطوسی

امام محمد غزالی در روستای غزاله طوس خراسان در سال 450 قمری به دنیا آمد. وی فیلسوف، متصوف و فقیه نامداری بود و تقریباً در همۀ اقسام علوم اسلامی، دارای تألیف بوده و از وی آثار زیادی در فقه و اصول، فلسفه و منطق، کلام و علوم قرآن بر جای مانده است (زرکلی دمشقی، 2002م، ج7: 22). وی اولین کسی در جهان اسلام است که لقب «حجة­الإسلام» گرفت. او آثار مختلفی به زبان عربی و فارسی نگاشته است و آثار وی را از پنجاه‌ و سه تا چهارصد و پنجاه ‌و هفت عنوان برشمرده‌اند (فانی، بی­تا: 209-210). اما سبکی در کتاب طبقات الشافعیه خود، ضمن برشمردن اسامی آثار وی، آثار غزالی را در علوم مختلف، پنجاه ‌و هشت عنوان برشمرده است (سبکی، 1413ق، ج6: 224-227). ابن کثیر دمشقی هم در کتاب طبقات الشافعیین خود تنها نام بیست‌وهفت کتاب غزالی را ذکر کرده است (ابن کثیر دمشقی، 1413ق: 536). با همۀ این تفاصیل، این فقیه شافعی ایرانی آثار فقهی زیادی را از خود به جا گذاشته است که خوشبختانه متن همۀ آن‌ها وجود داشته و برخی از آن آثار در زمرۀ چند کتاب اصلی و مرجع مذهب شافعی به شمار می‌رود. مهم‌ترین تألیفات فقهی امام محمد غزالی عبارت‌اند از:

1. الوسیط فی المذهب: این کتاب غزالی که مختصر کتاب «البسیط» وی به همراه اضافاتی می‌باشد، یکی از مهم‌ترین کتاب­هایی است که در آن به تشریح فقه شافعی پرداخته شده و آن را جزء پنج کتاب اصلی در فقه شافعی به شمار آورده‌اند. غزالی را با کتاب «الوسیط» در کنار فقهایی مانند اسفراینی، ماوردی، جوینی و شیرازی از شخصیت‌هایی می‌دانند که در تبیین، رشد و گسترش فقه مذهب شافعی نقش اساسی و به سزایی داشته‌اند (فداء بهجت، بی­تا: 17)

2. البسیط: این کتاب غزالی، مختصر کتاب «النهایة» امام­الحرمین جوینی است که خود النهایة نیز شرح کتاب «المختصر» اسماعیل المزنی است و این کتاب نیز، مختصر کتاب «الأم» امام شافعی می‌باشد (غزالی، 1418ق: ج1: 65).

3. الوجیز: در این کتاب، غزالی فقه شافعی را تبیین کرده و در کنار آن به فقه مذاهب مالکی، حنفی و فقه اسماعیل المزنی نیز پرداخته است. ویژگی‌ای که این اثر امام غزالی در فقه را با آثار دیگرش متمایز می‌کند، این است که اولاً همۀ ابواب فقه را در برگرفته و ثانیاً احکام فقهی را با نهایت ایجاز و با استفاده از کمترین الفاظ به کار برده است. این کتاب چنان در نهایت ایجاز و اختصار، مفید و واضح الدلالة بوده که دربارۀ آن گفته­اند: «اگر غزالی پیامبر بود، معجزه‌ی او قطعاً کتاب «الوجیز» او بود.» (ابن عبدالله کاتب (حاجی خلیفه)، 1941م، ج2: 2003)

_عبدالملک بن عبدالله بن یوسف بن محمد الجوینی، معروف به «امام­الحرمین»

امام­الحرمین جوینی، یکی دیگر از فقهای ایرانی و شافعی مذهب است که در سال 419 قمری در «جوین» از نواحی نیشابور به دنیا آمد. وی با تألیف کتاب «نهایة المطلب فی درایة المذهب» در فقه شافعی در کنار فقهایی مانند شیرازی، غزالی، ماوردی و اسفراینی نقش مهمی در تبیین و رشد و گسترش فقه شافعی داشت (فداء بهجت، بی­تا: 17). این اثر جوینی که در بیست جلد نگاشته شده است، یکی از چند کتاب مرجع در دانش فقه شافعی به شمار می‌رود. سبکی در کتاب طبقات الشافعیة خود در مورد کتاب إمام الحرمین جوینی چنین می‌گوید: «از مصنفات فقهی جوینی کتاب نهایة المطلب است که تا به حال در مذهب شافعی به قطعیت و محکمی آن هیچ کتابی نگاشته نشده است.» (سبکی، 1413ق، ج5: 171)

_عبدالکریم بن محمد بن عبدالکریم، أبو القاسم الرافعی القزوینی

رافعی در سال 557 قمری در شهر قزوین به دنیا آمد. این فقیه ایرانی و شافعی مذهب دارای تألیفات زیادی در علوم اسلامی می‌باشد که در فقه شافعی دو اثر وی بیش از همه مشهور است:

1. المحرّر فی فقه الإمام الشافعی: این کتاب در فقه مذهب شافعی نگاشته شده و کتابی است که به گفتۀ عالمان، نقش اساسی در تحریر و تنقیح مذهب شافعی داشته است. رافعی را با کتاب «المحرر» و نووی را با کتاب «منهاج الطالبین» دو فقیه شافعی‌ای شمرده شده‌اند که در دورۀ سوم مذهب شافعی نقش اساسی داشته‌اند. دوره اول، دورۀ تأسیس مذهب توسط امام شافعی، مزنی و بویطی بود. دورۀ دوم، دورۀ گسترش و رشد و تبیین فقه مذهب شافعی بود و همان‌طور که گفته شد کسانی مانند غزالی، شیرازی، ماوردی و اسفراینی در آن نقش بسزایی داشتند و بالأخره در دوره سوم مذهب شافعی که دورۀ «تحریر و تنقیح» مذهب شافعی برشمرده شده است، نام رافعی قزوینی با کتاب المحرر و امام نووی با منهاج الطالبین دیده می‌شود. دوره‌ای که گفته ‌شده فقه شافعی با تألیفات این دو امام در مذهب شافعی، تهذیب و اصلاح‌شده و بعد از آن توسط رملی و ابن حجر کامل می‌شود (فداء بهجت، بی­تا: 17).

سبکی در کتاب طبقات الشافعیة خودش در مورد رافعی چنین گفته است: «و اما ایشان در فقه از جملۀ محققین و استاد مصنفین و مؤلفین است؛ زیرا فقه مرده بود، ایشان زنده‌اش کرد و آن را نشر داد و ستون‌هایش را برپا داشت، آن­گاه‌ که ستون‌های فقه توسط جهل دفن شده بود. ایشان در قزوین صاحب مجلس بود و نزد وی هزاران نفر در علوم مختلف از جمله فقه تلمذ می‌کردند.» (سبکی، 1413ق، ج8: 282-284)

2. العزیز شرح الوجیز: یکی دیگر از کتاب‌های وی که در فقه شافعی شهرت دارد و در قزوین نگاشته شده است، کتاب «العزیز شرح الوجیز» معروف به «شرح الکبیر» است. این کتاب شرحی بر کتاب «الوجیز» امام غزالی است. ذهبی در کتاب «سیر أعلام النبلاء» خود در مورد رافعی قزوینی چنین گفته است: «او از شیوخ شافعی در فقه، و عالم همه‌ی عرب‌ها و عجم‌ها بود. او نه‌ تنها امام مذهب، بلکه امام دین بود». (ذهبی، 1405ق، ج22: 252)

 أبومحمد الحسین بن مسعود بن محمد بن الفراء البغوی الشافعی

بغوی شافعی در سال 433 قمری در شهری موسوم به «بغ» یا «بغشور» (حموی در کتاب معجم­البدان خود شهر بغ یا بغشور را شهری بین هرات و مرو (خراسان) ذکر کرده است که در آن زمان جزء خاک ایران محسوب می­شده است. ر.ک: حموی، 1995م، ج1: 467-468) واقع در خراسان قدیم به دنیا آمد. او در فقه شافعی با کتاب «التهذیب فی فقه الإمام الشافعی» که در هشت جلد آن را به نگارش در آورد، موجبات رشد و شکوفایی بیشتر فقه مذهب خود در آن زمان شد. بغوی علاوه بر فقه، در تفسیر و حدیث نیز صاحب‌نظر بود و بدین­خاطر به او لقب «محیی السنة» را داده‌اند. او علاوه بر علوم مذکور، شاعری توانمند نیز بود که به زبان فارسی اشعاری سروده است. حمدالله مستوفی قزوینی در کتاب «تاریخ گزیده» خود در مورد وی چنین گفته است: «کتاب معالم التنزیل در تفسیر، و مصابیح و شرح السنة در حدیث و تهذیب در فقه از تصانیف اوست. و از اشعار اوست:

دلدار ز ما کرانه می‌طلبد           در کوی فراق، خانه می‌طلبد

با دل گفتم: چه کرده‌ام راست بگوی         گفتا: چه کنم بهانه می‌طلبد» (مستوفی قزوینی، 1394ش: 848)

سُبکی در مورد وی چنین گفته است: «حسین بن مسعود فراء معروف به شیخ ابومحمد بغوی و ملقب به محی­السنه و رکن‌الدین بوده است. وی امامی بزرگ، فقیهی پرهیزگار، مفسری توانا، محدثی جستجوگر، جامع بین علم و عمل، سالک راه سلف و سرآمد روزگار خود بود. فقه را از قاضی حسین آموخت و از شاگردان مخصوص او بود، وی شخص پرهیزگار بود و همیشه نان تنها مصرف می‌نمود و بدون طهارت بر حلقۀ درسش حاضر نمی‌شد.» (سبکی، 1413ق، ج7: 75)

داودی در کتاب «طبقات المفسرین» خود این­چنین در مورد او گفته است: «حسین بن مسعود بغوی امام در تفسیر، امام در حدیث، امام در فقه و شخصیتی بزرگوار، پرهیزگار و زاهد بود. فقه را در نزد قاضی حسین مروزی آموخت، او از جمله شاگردان مخصوص قاضی حسین مروزی بود و از قاضی حسین، أبی عمر عبدالواحد ملیحی، أبی الحسن داودی، أبی الحسن محمد بن محمد شیرزی و دیگران حدیث شنید. نامبرده همیشه با طهارت به حلقه درسش حاضر می‌گردید، و به خوردن نانی تنها قناعت داشت، در ماه شوال سال ۵۱۰ هجری قمری در مروالرود وفات یافت و در جوار شیخش قاضی حسین مدفون گشت.» (داودی، بی­تا، ج1: 161)

عالمان و فقیهان شافعی ایرانی زیادی را می‌توان معرفی کرد و از آثار و نقش آنان در گسترش فقه شافعی صحبت کرد، اما از آن­جایی که صحبت از همۀ آنان از حد و اندازه‌ی پژوهش حاضر خارج بوده و ممکن است بحث به درازا کشیده شود، از ذکر همۀ آنان خودداری شد و تنها چند تن از آنان معرفی شدند (برای مطالعه ی بیشتر: ر.ک: مندیلی، 1425ق). با معرفی همین چند تن، نقش عالمان و فقیهان ایرانی شافعی در تبیین و گسترش مذهب و فقه شافعی بیش ‌از پیش آشکار گردیده است.

محمد طارق هشام در کتاب خود با عنوان «المذهب الشافعی» در مورد نقش ایرانیان و فقیهان شافعی در رشد و گسترش آن مذهب، چنین می‌نویسد: «در شهرهای ایران مذهب شافعی (به‌وسیلۀ فقیهان نامدار خود) حدود هزار سال بلامنازع باقی ماند و مدارس نظامیه که توسط نظام­الملک وزیر ملکشاه سلجوقی تأسیس شده بود، نقش به سزایی در تثبیت مذهب شافعی در ایران داشت، مانند مدارس نظامیه در نیشابور... و این مدارس در دیگر شهرهای ایران مانند اصفهان و مرو نیز تأسیس شد.» (طارق هشام، 1432ق: 143-144)


منبع : فصلنامه علمی تخصصی حبل المتین

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: