در سن ۳۵ سالگی او یکی از جوان‌ترین رهبران و قانون‌گذاران در دنیا بود، نخستین زنی که به‌عنوان نخست‌وزیر در یک کشور مسلمان خدمت می‌کرد. تنها دو سال پس از دوره نخست وزیریش، رئیس‌جمهور غلام اسحاق خان، بوتو را از مقامش اخراج کرد. وی در سال ۱۹۳۳ باری بار دوم یک مبارزه انتخاباتی و همچنین نهضتی علیه فساد را بنیاد کرد و دوباره به‌عنوان نخست وزیری انتخاب شد. او طی این سال‌ها برق را به جاهای دور افتاده و حومه شهرهای پاکستان کشید. مبارزه با فقر و گرسنگی، تهیه خانه و سرپناه و بهداشت عمومی و مبارزه با رشوه‌خواری و فساد مالی از اولیت‌های اقداماتش بود. او در پی مدرنیزه کردن پاکستان بود. در همین زمان، بوتو با مخالفت‌های مداوم از سوی جنبش بنیادگرایان اسلامی روبه رو شد. برادر دیگرش، مرتضی که از زمان مرگ پدرش خارج از پاکستان بود، به وطن بازگشت و اتهامات فساد مالی همسر بی‌نظیر، آصف علی زرداری را مطرح کرد. مرتضی، هنگامی که نگهبان مخصوص او در جنگ مسلحانه با پلیس کراچی درگیر بود، کشته شد.
  • کد خبر: ۴۴۳
  • | تعداد بازدید: ۸۶۹
  • ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۰:۵۳
بی‌نظیر بوتو در بیست و یکم ماه ژوئن ۱۹۵۳ در شهر کراچی پاکستان در یک خانواده برجسته متولد شد. او فرزند یک خانواده سیاسی متشخص بود، کسی که ردای قدرت را از پدرش ذوالفقارعلی بوتو، مؤسس حزب مردمی پاکستان، کسب کرد. پدرش کسی بود که در راه دمکراسی در سال ۱۹۷۹ توسط دیکتاتور نظامی، ژنرال ضیاءالحق کشته شد. بوتو رفتار و سلوک خود را از مادرش نصرت اصفهانی که فرزند یک خانواده ایرانی است به ارث برده بود.
بی‌نظیر در سن ۱۶ سالگی وطن خود را به قصد ادامه تحصیل در کالج رادکلیف هاروارد ترک کرد. پس از اتمام تحصیلاتش در مقطع لیسانس، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق وارد دانشگاه آکسفورد انگلستان شد. پس از سال‌ها تحصیل در خارج از وطن، زمانی که پدرش ذوالفقار علی‌بوتو در سمت نخست وزیر بود به پاکستان بازگشت، چند روز پس از ورودش به پاکستان، ارتش قدرت را به دست گرفت و حکومت را به تصرف خود درآورد و پدر او را زندانی کرد. پدرش در سال ۱۹۷۹ توسط رژیم نظامی ژنرال ضیاءالحق به دار آویخته شد.
او طی‌ سال‌های بعد نیز چندین بار دستگیر شد و به مدت سه سال پیش از این که اجازه خروج از کشور را در سال ۱۹۸۴ به دست آورد، در توقیف و بازداشت بود. سپس کشور را ترک و در لندن اقامت گزید. در آنجا به همراهی دو برادرش، تشکیلات محرمانه‌ای برای مخالفت و مبارزه با رژیم مستبد نظامی وقت را آغاز نمود.
بوتو در غرب تمثیلی از یک رهبر زن مسلمان شناخته می‌شد. او در مصاحبه با تایم عنوان کرد: ”من از آن رهبرانی نیستم که با فریب و دروغگوئی زمان را می‌خرند. هیچ رهبر و هیچ دیکتاتوری نمی‌تواند آنچه را که من انجام داده‌ام، انجام دهد". در سال ۱۹۸۵ برادرش درگذشت. زمانی که بوتو برای مراسم خاکسپاری براردش به پاکستان بازگشت به دلیل حضور و شرکت در گردهمائی ضد حکومتی دوباره دستگیر شد. پس از آزادیش به لندن بازگشت، اما هنگامی که در آوریل ۱۹۸۶ تظاهرات ضد ضیاء از سر گرفته شد به پاکستان مراجعت کرد.
واکنش عمومی مردم در قبال مراجعت او آشفته بود و او به طور کلی، خواستار کناره‌گیری و استعفای ضیاءالحق که مسبب مرگ پدرش بود، شد. مرگ ضیا در سانحه هواپیمائی در آگوست ۱۹۸۸به کاهش خشونت‌های نظامی در سراسر کشور انجامید، به‌طوری که بوتو در دسامبر همان سال طی انتخابات آزاد مردمی نخست وزیر شد. او به‌عنوان یک قانون‌گذار، تاریخچه پاکستان را مورد بازبینی قرار داد. دولت وی طی چهارده ماه نخست قدرت، هیچ اقدام قانونی به غیر از بررسی نظام مالی و بودجه بندی کشور را انجام نداد.
او در کنار مادرش به عنوان رئیس حزب مردمی پاکستان برگزیده شد.
در سن ۳۵ سالگی او یکی از جوان‌ترین رهبران و قانون‌گذاران در دنیا بود، نخستین زنی که به‌عنوان نخست‌وزیر در یک کشور مسلمان خدمت می‌کرد. تنها دو سال پس از دوره نخست وزیریش، رئیس‌جمهور غلام اسحاق خان، بوتو را از مقامش اخراج کرد. وی در سال ۱۹۳۳ باری بار دوم یک مبارزه انتخاباتی و همچنین نهضتی علیه فساد را بنیاد کرد و دوباره به‌عنوان نخست وزیری انتخاب شد. او طی این سال‌ها برق را به جاهای دور افتاده و حومه شهرهای پاکستان کشید. مبارزه با فقر و گرسنگی، تهیه خانه و سرپناه و بهداشت عمومی و مبارزه با رشوه‌خواری و فساد مالی از اولیت‌های اقداماتش بود. او در پی مدرنیزه کردن پاکستان بود. در همین زمان، بوتو با مخالفت‌های مداوم از سوی جنبش بنیادگرایان اسلامی روبه رو شد. برادر دیگرش، مرتضی که از زمان مرگ پدرش خارج از پاکستان بود، به وطن بازگشت و اتهامات فساد مالی همسر بی‌نظیر، آصف علی زرداری را مطرح کرد. مرتضی، هنگامی که نگهبان مخصوص او در جنگ مسلحانه با پلیس کراچی درگیر بود، کشته شد.
پاکستان و مردم آن با یان سری وقایع و رویدادها، دچار آشوب و هرج‌ومرج شدند و طرفداران بوتو علیه اتهامات زرداری به گروه دسته‌های متفاوت متفرق شدند.
در سال ۱۹۶۶ رئیس‌جمهور پاکستان، بی‌نظیر بوتو را از سمتش با ارایه دلایلی چون عدم مدیریت، اخراج و مجلس ملی را منحل کرد. پیشنهاد انتخاب مجدد بوتو به مقام نخست‌وزیری در سال ۱۹۹۷ با شکست مواجه شد و حکومت منتخب بعدی با نواز شریف محافظه کار، به روی کار آمد که خود، توسط ارتش سرگون شد. همسر بوتو زندانی شد و او مجبور شد یکبار دیگر وطن را ترک کند. ۹ سال او به همراه فرزندانش در لندن، محلی که به دفاع و طرفداری و استقرار مجدد دمکراسی در پاکستان می‌پرداخت در تبعید به سر برد.
خاطرهٔ بازگشت او در اکتبر ۲۰۰۷ همانند استقبالی که در آوریل ۱۹۸۶ توسط صدها هزار نفر از طرفداران وی انجام پذیرفت، دوباره زنده شد و علی‌رغم تهدید به مرگ از سوی اسلام گرایان تندرو، به میهن بازگشت. او در ساعات اولیه ورودش توسط جمعیت وسیع مشتاقان مورد استقبال قرار گرفت، ازدحام تظاهرات کنندگان بیانگر بزرگترین صحنه نارضایتی از دولت ضیاء بود. تظاهراتکنندگان فریاد می‌زدند. ”مرگ بر ضیاء ما بی‌نظیر را دوست داریم". در همان زمان، کاروان ورودیش به وسیله یک بمبگذار انتحاری مورد حمله قرار گرفت، او از این سوء قصد، سالم به در برد اما صدها نفر از مشایعت کنند در این حمله کشته شدند.
طی انتخابات ملی برنامه‌ریزی شده برای ژانویه ۲۰۰۸ حزب مردمی پاکستان، بی‌نظیر بوتو را با یک پیروزی دیگر در مقام نخست‌وزیری مطرح کردند. اما تنها چند هفته قبل از انتخاباب، تندروها دوباره اعتصاب کردند و پس از یک مبارزه انتخاباتی دیگر بی‌نظیر بوتو توسط یک مرد مسلّح در راولپندی، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. سپس تیرانداز با اقدامی انتحاری و انفجار بمب، خود و بیش از ۲۰ نفر از حاضرین در محل را کشت. بوتو را با عجله به بیمارستان بردند، اما به‌دلیل شدت جراحات در فاصله کوتاهی در گذشت. در شب خاکسپاری او، آشوب و بلوای بزرگی در سرتاسر کشور برپا بود. فقدان یک چنین رهبر دمکرات مشهوری، کشور پاکستان را به سوی یک هرج و مرج و آشفتگی پیش برد.
او در ایالت سند پاکستان در روستای گرهی خدابخش، محل دفن پدر و برادرش به خاک سپرده شد.
اعضای ارشد حزب مردم پاکستان در انتخابات و تعیین رهبر آینده این حزب، بیلاوال بوتو، فرزند نوزده ساله بی‌نظیر که در حال حاضر، دانشجوی حقوق دانشگاه آکسفورد است را به‌عنوان رهبر حزب و آصف علی زرداری، همسر بوتو را به‌عنوان کفیل رهبری حزب برگزیدند.




منبع» مجله ویستا
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
الهام اژدهاکش
Iran, Islamic Republic of
۱۶:۱۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۲
۰
۰
چقد حیفن اینجور آدما که بمیرن...