به انتخاب یوسف دیوانی
عصر 26 آبان سال 1368 بود که از شبکه 1 سیما شاهد ورود رزمندگانی بودیم که سالها مردانه در مقابل نظامیان صدام حسین و رژیم بعث عراق ایستادگی کردند ،جنگیدند و اسارت را بخاطر سرفرازی ایرانشان را نحمل نمودند. این قهرمانان ابدی کمترین نرمش را از خود در زمان اسارت نشان ندادند و تا پایان دوره بر آرمانهای خود پای فشردند و از کیان اسلام و ایران دفاع نمودند
  • کد خبر: ۵۷۶
  • | تعداد بازدید: ۲۸۱۰
  • ۲۶ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۰:۴۷

آزادگان رساترین سرود آزادگی را در کنج مخوف ترین زندان های رژیم بعث حاکم بر عراق سر دادند، اینان قهرمانان همیشه سرافراز ایران و راست قامتان جاودانه تاریخ هستند.

از جمله اصلی‌ترین مفاد قراردادهای بین المللی در ارتباط با اسرای جنگی، غیرقانونی بودن شکنجه اسرا است اما آنچه طی سال ها بر رزمندگان قوای ایران که به دست نیروهای بعث حاکم بر عراق اسیر شده بودند، گذشت، جز شکنجه های قرون وسطایی نام دیگری نمی توان بر آن نهاد.

آزادگان سرافراز کشورمان در دست رژیمی گرفتار آمده بودند که به هیچ یک از اصول و قواعد بین المللی و منش و رفتار اخلاقی پایبندی نداشت و اصولا پایه های حزب بعث تحت حاکمیت صدام حسین با خون ریزی، قتل، شکنجه و پایمال نمودن بدیهی ترین حقوق انسان ها بنا نهاده شده بود.

صدام حسین همان کسی است که در یک جلسه رسمی و علنی حزبی با حضور صدها تن از مقامات عالی رتبه حزب بعث و فرماندهان نظامی از سراسر کشور عراق، بدون کوچک ترین دغدغه مبادرت به قرائت لیستی ۲۱ نفره از مسوولان سیاسی و نظامی حزب بعث می نماید، از آنها می خواهد پس از قرائت نامشان از سالن خارج شوند، بلافاصله آن ها در بیرون از محل نشست سران حزب به جوخه اعدام سپرده می شوند.

نه محاکمه ای برپا می شود، نه فرصت دفاعی داده می شود و هرگز هم اعدام شدگان نمی دانند چرا و برای چه آماج گلوله می شوند و خبر این اقدام نیز از سوی حزب بعث به روزنامه ها ارسال می شود.

اسرای ایرانی در دست نیروهای پرورش یافته چنین رژیم و سیستمی قرار می گیرند، دولتی که برای بقای خود، به هر اقدامی ولو دستگیری، شکنجه، قتل و آواره کردن هزاران نفر مبادرت می کند.

براساس مدارک و فیلم های منتشر شده بعد از سقوط رژیم بعث عراق، عوامل این حزب جنایاتی در حق مردم عراق مرتکب شده اند که کمتر کسی را یارای مشاهده صحنه های آن دارد.

فرزندان ایران در چنگال چنین درنده خویان بی رحم وخون آشامی گرفتار شده بودند. اینکه در سیاه چال های مخوف و با وجود زندان بانان سنگدل و شکنجه گران ددمنشی چون نیروهای حزب بعث اسیر باشید و از اهداف و ارزش های دینی و ملی خویش دفاع و پاسداری نمایید، اقدامی است که جز از بندگان خالص و صالح خدا و انسان‌های عاشق وطن از کسی دیگر بر نمی آید.

تاریخ بشر به ما می گوید که اسیر گرفتن و اسیر دادن  قدمتی طولانی دارد. همچنین بد رفتاری با اسیران جنگی نیز همپای این قدمت و با فراز و فرود هایی همراه بوده است. اما آنچه در حق اسیران ایرانی طی سال های اسارت روا شده است، شاید در کمتر اردوگاه و زندان اسرای دیگر اجرا شده باشد.                 

طی سال‌های در بند بودن فرزندان ایران اسلامی در دست نیروهای بعثی، صدها تن از آنان در زیر شکنجه و البته در برابر دیدگان سایر اسرا به شهادت رسیده و یا جانباز شدند.

آنچه مایه سربلندی و عزت اسیران ایرانی است و مدال پرافتخار و مشعشع آزادگی را بر گردن آن ها آویخته است، آن است که هیچ شکنجه ای نتوانست آنان را از راهی که انتخاب کرده بودند، باز دارد.

جنایتکارترین شکنجه گران و بی رحم ترین زندان بانان، در برابر اراده متکی به ایمان فرزندان ایران زمین کم آوردند.

اسرای شرافتمند و شجاع سرزمینمان حتی نوجوانان در بند در هنگامه ای که در زیر سایه وحشت آور سرنیزه های سربازان بعثی قرار داشتند، هنگام مصاحبه با خبرنگاران خارجی با شهامت تمام و با آرامشی که از اعتقاد راسخ آنان به هدف حکایت داشت، از اسلام و ایران و ارزش های دینی و ملی خود دفاع می کردند.

فرود کابل ها، باتوم ها، مشت و لگدها، عبور از تونل های مرگ که انسان را یارای تماشای فیلم های بازسازی شده آنها نیز نیست، بی خوابی دادن ها، بی خورد و خوراک نگه داشتن اسرا و در کنار شکنجه های سخت جسمی، شکنجه های روحی را اعمال کردن هرگز نتوانست اسرای ایرانی را در راهی که انتخاب کرده بودند باز دارد.

دنده های شکسته شده، دندان های خورد شده، بدن های کبود، دست ها و پاهای فلج و یا قطع شده، پیکرهای مطهر اسرایی که در غربت به شهادت رسیدند و غریبانه به خاک سپرده شدند، اسناد آشکاری از جنایات رژیم بعث و از طرفی سند عزت و آزادگی ارتشیان، پاسداران بسیجیان، نیروهای انتظامی و عشایر غیور ایرانی است.

امروز سی امین سالگرد ورود آزادگان به میهن عزیزمان است. هر روز که می گذرد عزت و عظمت آنان نمایان تر می گردد و در مقابل، از شکنجه گران جز نامی توام با ننگ و نکبت باقی نمانده است.

سرِ سرکرده جنایتکاران بنام صدام حسین بر دار رفته است و عوامل شکنجه گرش یا به تیر تقاص گرفتار شده اند و یا با خفت و خواری روزگار را می گذرانند اما در این روزها و ایام نام آزادگان ایرانی پرآوازه تر از گذشته و خاطرات تلخ و شیرین سال‌های اسارتشان گنجینه پرافتخار نسل امروزو نسل های آینده محسوب می شود.

این است تفاوت بین رهروان حق و روشنایی و حامیان جبهه باطل و سیاهی.

از آزادگان سخن گفتن و از پدران و مادران و همسران و فرزندان آنان سخن نگفتن، شرط مروت نیست، سال‌ها انتظار عزیزان را کشیدن، در فراق آنان اشک ریختن، هر لحظه با خاطرات انان زندگی کردن را تنها خانواده های آزادگان باید معنا کنند.

سالروز ورود آزادگان عزیز به میهن اسلامی را گرامی می داریم و در برابر صبر و مقاومت آنان و خانواده های گرانفدرشان خاضعانه سر فرود آورده و خود را مدیون آنان می دانیم.

مطلب را با فرازی از بیانات مقام معظم رهبری به پایان می برم که می فرمایید:«مگر می‌شود این حادثه را تشریح کرد؟ مگر رنج های لحظه لحظه‌ی اسارت را می‌شود در کلمات گنجاند، یا با زبان ادبیّات و هنر تبیین کرد؟ شنیدن، مانند دیدن و لمس کردن نیست. اینها ایستادگی و مقاومت کردند. شاید در آن لحظه‌ای که آزادگان عزیز ما در اردوگاه هایی با نگهبانان غلاظ و شداد دشمن روبه‌رو بودند و ایستادگی می‌کردند، بعضی از آنها امیدی هم به آزادی خودشان نداشتند.»

۲۶ مرداد ماه سال ۶۹ سالروز بازگشت پرستوهای عاشق و سفیران صلح و پایمردی و آزاده‌ای است که پس از سال‌ها تحمل رنج و سختی و دوری از کشور، از مرز رسمی خسروی به آغوش میهن اسلامی‌شان بازگشتند.


منبع: ایرنا

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: