« زنان بیوه»در جامعه چه جایگاهی دارند ؟

برخی از زنان بیوه از برخورد نامناسب افرادجامعه با خود گله دارند و می گویند بعضی هافکر می کنند زن بیوه موجودی است که باید همیشه در چهارچوب تنگ ((سر نوشت)) به او نگریست.

((پروین.ف)) یکی از زنان بیوه است او می گوید : برخی چنین می پندارند که از قدیمگفته اند حتی روسری زن بیوه هم دشمن اوست. زمانی که ۲۰ سال داشتم همسرم را در سانحه ای از دست دادم ، از آن پس تمام اقوامو خویشان با من قطع رابطه کردند و مرا با کوله باری از مشکلات رها ساختند. یک بانوی دیگر گفت: هنگامی که همسرم را از دستدادم در محل کارم به من پیشنهاد شد که ازدواج کنم آن هم ازدواج موقت ، اما هیچکس به مشکلات روحی و روانی من و نیاز معنوی من و فرزندانم توجه نکرد.

فرخنده شريف، مشاور امور خانواده در این رابطه اظهار می دارد : متاسفانه در جامعه ما از جنبه فرهنگی و نگرشی، زن بیوه آزادی یک زن شوهر دار را ندارد . زنانی که بیوه هستند در رفت و آمد های اجتماعی راحت نیستند و نگران این هستند که نکند برای آنها مساله پیش بیاید.برخی از افرادجامعه نسبت به زنان بیوه ای که می خواهند ازدواج مجدد کنند دید مثبتی ندارندوبه این موضوع به گونه ای متفاوت می نگرند.مشکلات زنان بیوه ای که همسرخود را در اثر فوت از دست داده اند کمتر از زنان بیوه مطلقه است ومعمولاً جامعه با دید بهتری به یک زن شوهر مرده می نگرد،زیرا مردم فکرمی کنند این نوع زنان بیوه، تقصیری در بیوه شدن خود نداشته اند.

برخی ازکارشناسان امورخانواده،تنگناهای اقتصادی را ازمشکلات همدهزنان بیوه می دانند.محمودرخبخش،کارشناس امور خانواده امور خانواده معتقد است زنی که تامین نیازهای اقتصادی وی به عهده شوهرش است وقتی که همسرش فوت می کند، دچار مشکلات فراوانی می گردد. چون برای تامین خانواده اش وپیدا کردن شغلدر جامعه به دلیل برقراری ارتباطات اجتماعی دچار مشکل می شود. یک زن بیوه دراین رابطه می گوید: وقتی همسرم را از دست دادم،برای یافتن شغل به همه جا رجوع کردم،ولی چون تخصصی نداشتم نتوانستم کاری پیداکنم واز طرفی با برخورد بد کارفرما روبرو شدم. برخی کارشناسان امور خانواده می گویند: فقدان پدر در خانواده به عنوان یکی از ارکان خانواده، به روال طبیعی زندگی لطمه وارد می کند از این رو زنان بیوه مسلماًوظایفی بسیار سنگین تر از سایر بانوان خواهند داشت .فاطمه پیرو،کارشناس امور بانوان می گوید: در شرایط عادی برآوردن همه نیازهای اولیه فرزندان مثل تغذیه، درمان،تحصیل، مسکن،خریدوتهیه وسایل مورد نیاز، کاری مشکل وگاه غیر ممکن است.علاوه برموارد فوق تربیت فرزندان، نظارت بر امور نوجوانان، دوستیها، رفت وآمدها وبرقراری روابط حسنه با آنها کاری پس عظیم وظریف است که از عهده بسیاری از مادران به تنهایی بر نمی آید. همه این مشکلات درباره زن آسیب دیده ای است که شوهرش را به هر دلیلی از دست داده، دو چندان می شودو حتی اگر نتواند با این مساله کنار بیاید، شرایط روحی مناسبی نخواهد داشت واز کم حوصلگی، غم اندوه وعصبانیت رنج می برد. در چنین شرایط سختی، اولین چیزی که بعداز زن قربانی می شود، تربیت فرزندان است. فریبا گودرزی معظمی، یکی دیگراز کارشناسان امور بانوان معتقداست: زنان بیوه که از همسرانشان جدا شده اندبیشتر برخوردهایشان احساسی است وبرخوردشان حتی با نزدیکان وفرزندان کمتر حالت طبیعی دارد.زنان بیوه به دلیل مشکلات موجود نمی تواننداز فرزندانشان حمایت کنند ودر نتیجه ارتباط کاملی با فرزندانشان ندارند.چون فرزندان، حامی وپشتیبان درستی ندارد در معرض مسائل ومعضلات اجتماعی قرار می گیرند. برخی از مشاوران امور خانواده می گویند: نداشتن امنیت شغلی خصوصاًدر مشاغل آزاد،نبود روحیه مناسب و اعتمادوترسیم آینده ای نامعلوم وگریز از بیان واقعیت زندگی شخصی، در نهایت منجربه انزوا وافسردگی زنان بیوه می شود. نتیجه این زنان بیش از همه در معرض سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.نگرش خاص جامعه که ناشیاز تعصبات فرهنگ سنتی است، موجب گردیده که زنانی که در اثر فوت همسروطلاق،بیوه شده اند بخت کمتری در انتخاب مجدد همسر داشته باشند. اکثر زنان بیوه که مطعلق به قشر سنتی جامعه هستند، به علت نا آشنایی با فرهنگ ازدواج در اسلام، به رغم آمادگی، ازازدواج مجدد امنتاع می ورزند.