گزارش از: سامیه سلیمی
هر دم ازین باغ ، بری می رسد.
شما را میزبان قلم معلمی توانا و مهربان می کنم که سال ها ، معلمی را با جان و دل و رفتار توصیف کرد و مجموعه بزرگی از معلمان امروز منطقه ، افتخار شاگردی ایشان را داشته اند.آنقدر شیوا و دلنشین است دست نوشته اش که حیفمان آمد ، آن حس زیبا را تنهایی مهمان شویم.
| مروارید مهر انلاین گزارش می دهد
مریم مروت هستم متولد بیستم مهرماه ۱۳۳۸ ، در شهر آرام و زیبای بندرلنگه که حاضر نیستم با هیچ جای دنیا آن را عوض کنم. در خانواده ای متوسط و مذهبی رشد کردم ، یک خواهر و ۲ برادر دارم با پدر و مادری مهربان و در محیطی ارام و محبت انگیز کنار بزرگترهای عزیز که نعمت زندگی هستند رشد نمودم. ۳ سال اول دوران ابتدایی را در مدرسه فکری و ۳ سال بعد در دبستان شهید دادی زاده گذراندم.دوران دبیرستان در دبیرستان پروین اعتصامی و پس از آن به دانشسرای مقدماتی بندرعباس و میناب رفتم. مشوقین من اول پدر و مادرم و بعد از ان ها دو تن از دایی های عزیزم مرحوم حاج ابراهیم و حاج عبدالله تیموری بودند. سال ۵۵ پس از فارغ التحصیلی از دانشسرا وارد شغل مقدس معلمی که آرزوی من بود ، شدم. ۱۸ ساله بودم که ابلاغ تدریس در روستای مغویه را به من و تعدادی از دوستانم دادند. از جمله دختران دایی ام ، خانم ها معصومه و سکینه تیموری ، فاطمه اسدپور و معصومه شریفی لاری. واقعا ان زمان به سختی رفت و امد می شد ، بیشتر وقت ها سوار ماشین های سنگین می شدیم و روی بار می نشستیم تا به مقصد می رسیدیم. هم زمان با پیروزی انقلاب و همگام با مردم ایران بنا بر وظیفه ای که داشتیم ، فعالیت انقلابی نیز می کردیم و قطره ای بودیم در دریای بیکران و ان شاءالله توانسته باشیم دینمان را ذره ای نسبت به این انقلاب ، امام و شهدا ادا کرده باشیم. پس از پیروزی انقلاب به بندرلنگه آمدیم ،مدتی را معاون دبیرستان ۱۲ فروردین بودم و بعد از یکسال، مدیریت مدرسه دادی زاده به من محول شد . در مدرسه شهید دادی زاده کنار همکاران و بزرگوارانی که قبلا در دوران تحصیل ابتدایی ناظم و آموزگار خودم بودند ، شروع به کار نمودم ، عزیزانی مانند خانم ها عمادپور ، فاطمه گل معماردوست ، شهناز درخور ، صفیه یوسفی ، شهناز نعمت پور ، مهین آزاد ، مرحومه حاجیه صفیه شفا و دیگر دوستان که همگی عزیز و پیشکسوت هستند کار کردم و از آنها آموختم. پس از آن مدیریت مدرسه راهنمایی دستغیب را پذیرفتم در حالی که کشور در اوج جنگ بود ، در کنار همکاران خوب و معاون و خواهر عزیزم بی بی فاطمه موسوی و بچه های عزیز دانش اموز برای جبهه ترشی ، مربا و بافتنی هایی مثل ژاکت ، کلاه و دستکش آماده می کردیم و ارسال می شد. پس از آن سال ها مدیریت دانشسرای مقدماتی دختران را عهده دار شدم . بهترین دوران بود ، دانش آموختگانی که بدون توقع و با خلوص نیت از روستاهای سراسر شهرستان بندرلنگه ( بستک و پارسیان نیز تحت پوشش بودند) به این مرکز می آمدند و در کنار دوستان شهری شروع به آموختن کردند .واقعا یادش بخیر . بچه های باغیرت هرنگ ، کمشک عزیز ، لنگه ای های جسور و عزیز و همه خوبانی که از دورترین نقاط شهرستان می آمدند ، هدفشان درس خواندن و تعلیم بود . این بچه های پاک روستا وقت عبادتشان را با هیج چیز عوض نمی کردند ؛ من هم بیشتر چیزها را از آن ها آموختم و تجربه کردم و خوشحالم که همکار هستیم و باعث افتخار. سال ۱۳۷۳ بعنوان مدیر نمونه کشوری انتخاب شدم که این موفقیت را مدیون تلاش همکاران عزیزم می دانم ، من قطره ای از این عزیزان و به نمایندگی از آن ها در این مراسم شرکت نمودم و باارزش ترین هدیه ای که دریافت نمودم دیدار با مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای بود که هیچ وقت فراموش نخواهم کرد. ( جانم فدای رهبر) سال ۱۳۷۴ مدیریت مدرسه راهنمایی نمونه ۱۲ اردیبهشت بندر لنگه را بر عهده گرفتم. آنجا نیز بهترین دوران خدمتم بود در کنار همکاران و دوستانی که تک تک آنها برایم ارزشمندند و همچنین دانش اموزانی بااخلاق و دوست داشتنی دیروز که با تلاش خود و خانواده امروز افراد لایق و مفیدی برای جامعه هستند . خداوند نگهدارشان باد ، به چند نفر از ان ها به نمایندگی بسنده می کنم : خانم دکتر افروز آزاد ، خانم دکتر بهجت ، خانم دکتر زرین حسینی ( روانشناس ) خانم مهندس مهدیه مهدی پور ، خانم مهندس فاطمه عزت زاده ، خانم لیلا رواز ( کارشناس مامایی ) فاطمه و فائزه مرادپور سال ۸۴ علیرغم میل باطنی و طبق برنامه دولت و سنوات ۳۰ ساله بازنشستگی نائل شدم ، اما بعد از آن هم نتوانستم ارام بنشینم و بصورت افتخاری در ارگان های زیر مشغول فعالیت و همکاری هستم : دبیرستاد برگزاری نماز جمعه خواهران _ دبیرستاد واحد اربعین خواهران _ عضو شورای حل اختلاف _ عضو ستاد حج و زیارت _ حامی زنان بدسرپرست و بی سرپرست_ عضو جمعیت هلال احمر_ عضو مرکز نیکو کاری مسجد _ فرمانده گردان الزهرا _ عضو شورای قشر بسیج درپایان از خدای خود شاکرم که در خانواده ای رشد کردم که بهترین ها را آموختم ، همسری مهربان و فداکار که در تمام مراحل زندگی همگام و همراه من بودند،بدون اینکه ذره ای خم به ابرو بیاورد چون ایشان همدردم بود ، او یک معلم است خیلی چیزها از جمله صبوری و گذشت از ایشان آموختم. افتخار می کنم به داشتن چنین خانواده و فرزندانی که از نظر من بهترین هستند . خداوند نگهدارشان باد.الهی امین
باسپاس از خانم مروت که مروارید مهر انلاین را در این گزارش همراهی نمود |
|
این خبر را به اشتراک بگذارید:
ایشان گذشته ازخدماتی که انجام داده انداخلاق ورفتارشان ستودنیست