دخترانی که به ازدواج با افراد میانسال تمایل دارند، اغلب دختران بالای 30سال هستند که برای تامین زندگی نمیتوانند به پسران جوان اعتماد کنند. همچنین خشونت در پسران جوان بسیار بالاست، بنابراین دختران به سمت مردی میروند که رفتار محبتآمیز داشته باشد. در روزگاری زندگی میکنیم که آدمها بسیار تنها هستند و در واقع برای فرار از این تنهایی کارهای مختلفی انجام میدهند. افراد در جامعه سعی میکنند، برای فرار از تنهایی شرایطی را فراهم کنند که این نوع از ازدواجها نیز به همین مسأله مربوط است. مسأله ازدواج مردان بالای 60سال را میتوان از زاویههای مختلف اجتماعی نگاه کرد، ازدواج دختران با مردان بالای 60سال در طبقات مرفه جامعه با توجه به اینکه امکانات در این طبقات بیشتر است و این دختران نیز توقعات مالی و اقتصادی زیادی دارند، راحتتر اتفاق میافتد. اکثر ازدواجهای جوانان را طلاق تهدید میکند، از طرفی دختران با این مسأله روبهرو هستند که اکثر ازدواج همسنوسالهایشان با شکست مواجه میشود، پس ترجیح میدهند ازدواج امنتری داشته باشند. اگر امروز قرار باشد دختران با پسران جوان ازدواج کنند باید استقلال مالی داشته باشند یا حتی در مواردی بخشی یا همه مخارج زندگی را تامین کنند که همه این موارد میتواند انگیزهای برای ازدواج با مردهای سن بالا باشد. انگیزههای عاطفی زنان برای اینگونه ازدواجها کمتر است، این مسأله درباره مردان بیشتر عاطفی است و این مردان کمبود عاطفیشان را با دختران یا زنانی برطرف میکنند که تمایلی به بچهدارشدن، ندارند. متاسفانه بعضا در مواردی میتوان نام این موضوع را یک معامله گذاشت، بهویژه اینکه مردان با سنهای بالا دختران کمسنوسال را انتخاب میکنند، اما در طبقات متوسط و بالا این پدیده بیشتر میان دختران بالای 30سال وجود دارد که در اکثر آنها نیز دیده میشود زندگی زناشویی موفق است، زیرا زن از نظر مالی تامین میشود و محبت بیشتری هم نسبت به دیگران از شوهرش دریافت میکند. به گفته این جامعهشناس مسأله ازدواج مردان میانسال با دختران جوان در گذشته زیاد بوده است. قبح این مسأله در گذشته ریخته شده است. در گذشته این موضوع کاملا قابل قبول بوده است، مخصوصا که میان زنان بیوه یا مردانی که زنان خود را از دست میدادند، رواج زیادی داشته است، اما در حال حاضر این مسأله برای جامعه قبح دارد. مردان 60 تا 75سال مردان میانسال هستند و میتوانند فعالیت داشته باشند و شاید نمیتوان به آنها پیر گفت. اکثر مردانی که در این سن و سال به ازدواج تمایل پیدا میکنند از طبقات بالای جامعه و از مردانی هستند که یا طلاق گرفتهاند یا همسرشان فوت کردهاند. این مردان برای فرار از تنهایی ازدواج میکنند. مسأله طلاق بهخصوص طلاقهای عاطفی یکی از علتهای این موضوع است. وقتی دختران جوان شاهد طلاقهای زیاد یا زندگیهای ناموفق هستند، تمایل بیشتری به این نوع از ازدواجها پیدا میکنند، چون هم از لحاظ مالی تامین خواهند بود و زندگی امنتری دارند و تنها هم نخواهند بود، البته این مسأله قبح دارد اما فرد به جایی میرسد که به نگاه منفی جامعه تن میدهد. افرادی که به این نوع ازدواجها تمایل دارند یا اینگونه ازدواج میکنند در تلاش هستند تنهاییشان را پرکنند و با افرادی که مانند خودشان هستند این تنهایی را به اشتراک بگذارند. ایران جامعه موفقی از نظر ازدواج نیست. سن ازدواج بالا رفته و پسران به دنبال دختران جوان هستند، بنابراین بسیاری از دختران بالای 30سال فرصت ازدواج را از دست دادهاند شاید به مردی که مهر و محبت داشته باشد و بتواند هزینههای زندگی را تقبل کند حتی با سن بالا تمایل نشان دهند. ما باید در جامعه فکری به حال تنهایی آدمها کنیم، چون افراد برای فرار از تنهایی ممکن است تن به بسیاری از مسائل دهند که اینگونه ازدواجها حداقل آن است. همچنین پسران جوان نمیتوانند هزینهها و معیشت خانواده را تامین کنند حتی میتوان گفت تلاش زیادی هم برای این موضوع ندارند. دخترانی که به ازدواج با افراد میانسال تمایل دارند اغلب دختران بالای 30سال هستند که برای تامین زندگی نمیتوانند به پسران جوان اعتماد کنند. همچنین خشونت در پسران جوان بسیار بالاست و در جوانان بیشتر دیده میشود، بنابراین دختران به سمت مردی میروند که رفتار محبتآمیز داشته باشد. احساس مسئولیت در پسران جوان و کل جامعه کمرنگ شده است، این عدم احساس مسئولیت نیز باعث شده افراد دچار مشکلات عاطفی و تنهایی شوند. متاسفانه ما سواد عاطفی پایینی داریم. اگر بتوانیم سواد عاطفی را افزایش دهیم شاهد ازدواجهای منطقی خواهیم بود.