عبدالرحمن و حسن فرامرزی
  • کد خبر: ۲۱۳
  • | تعداد بازدید: ۱۱۲۴
  • ۱۹ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۳:۲۶

محمد ابراهیم باستانی پاریزی را کمتر کسی است که به تاریخ و پژوهش علاقه مند باشد و او را نشناسد.

او در روستای پاریز از توابع شهرستان سیرجان در سال ۱۳۰۴ به دنیا آمد و در سال ۱۳۹۳ چشم از جهان فرو بست..

ایشان از خود ۶۲ اثر در قالب کتاب و مجموعه به جای گذاشته است. وی شاعر ، مترجم ،روزنامه نگار ، موسیقی پژوه و استاد تمام و برجسته دانشگاه تهران بود..

باستانی پاریزی ارادت خاصی به مرحومان حسن و عبدالرحمان فرامرزی داشته است و در برخی جاها خود را مدیون ایشان می داند . چند خاطره از باستانی پاریزی که در مقدمه کتاب مقالات سیاسی استاد عبدالرحمان فرامرزی از باستانی پاریزی برای خوانندگان سایت مروارید مهر آنلاین انتخاب نموده ایم تا خوانندگان با ارتباطات فرهنگی اساتید آنروز با چهره های ماندگار منطقه غرب هرمزگان یعنی فرامرزی ها مطلع شوند..


...فرامرزی ها که متوجه زندگی من بودند پی درپی مقالات و ترجمه های مرا چاپ کردند و از ماه بعد هر ماهی تقریباً حدود ۹۰ تومان حق التحریر به من می دادند که بعدها فهمیدم این پول را عبدالله از حقوق خود می داد و اصولاً روزنامه خاور درآمدی چه از فروش و چه ازآگهی نداشت که سودی به آنها برساند. آنها دلخوش به روزنامه نویسی بودند. آن سالها از سالهای پر آشوب و حساس تاریخ ایران بود . مرحوم تحمد فرامرزی که صاحب امتیاز اصلی روزنامه خاور بود،از کوشندگانی بود که برای بازگشت آذربایجان مثل برادرش عبدالرحمان که در کیهان قلم می زد ،سخت ایستادگی داشتند .علاوه بر آن قضایای فارس و سیاست قوام السلطنه همه را متحیر ساخته و به سرگیجه انداخته بود .بعد از جنگ جهانی بود و دیپلماسی شوروی مثل همین روزها در خاورمیانه سخت فعال بود و روزی نبود که در مصر خبری نباشد و در سوریه کودتایی نشود و در لبنان عراق دولت ها زیر و رو نشوند و جرائد عربی هم پر بود از اخبار ایران همه‌ی این ممالک نتیجه من از « المصری »و «الاهرام » و «آخر ساعه» « المصور» و دهها روزنامه دیگر مطالب بسیار در دست داشتم که برای خاور و سایر شرایط از جمله کیهان ترجمه می کردم....



مقصود این است که این خانواده خصوصاً مرحوم حسن فرامرزی تا چه حد در تشویق و تایید این بنده ناتوان تاثیر داشته اند و عجب آن که هرچه من ترجمه می کردم یا مینوشتم به چاپ می رسید. یکی از مهمترین کارهایی که به اشاره استاد حسن فرامرزی کردم ترجمه ذوالقرنین یا کوروش کبیر- ابوالکلام آزاد- بود. توضیح آنکه مرحوم حسن در سفارت هند کار می کرد و مترجم بود و  در همان روزها فصلی از کتاب تفسیر ابوالکلام آزاد مربوط به سوره کهف و ذوالقرنین در یک مجله عربی که در دهلی چاپ می شد به عنوان ثقافة الهند به عربی به به چاپ رسیده بود. تفسیر ابوالکلام آزاد به زبان اردو است. اما چون نکته مهمی درباره آن را در باره قرآن مطرح کرده بود آن فصل را به عربی ترجمه کرده بودند که عرب ها متوجه آن بشوند و البته آنها نشدند....!!



مناسبات مخلص و مرحوم عبدالرحمان فرامرزی ابعاد گوناگون داشت او از مشوقین من بود برای ترجمه اخبار عربی در سال هایی که ایران آیینه تمام نمای اخبار روز بود یعنی ایام حکومت دکتر مصدق و ملی شدن صنعت نفت و تیتر بیشتر جراید عربی اخبار ایران بود.


در سالهای بعد دو سه مورد پیش امد که ما با هم گذر و نظری داشتیم یکی مسئله امتداد راه آهن بعد از اتمام راه آهن آذربایجان و مشهد -که وزارت راه در تردید بود که راه را به کرمان ادامه دهد یا به فارس، فارسی ها از جمله فرامرزی اصرار به فارس داشتند و من که در کرمان بودم روزنامه« هفتواد» را منتشر می‌کردم، پیشنهاد داشتم که راه به کرمان برسد. ( سال ۱۳۳۶) و عجب آن است که فارس با وجود رجال قدرتمندی مثل سردار فاخر و فرامرزی عقب ماند و کرمان ناتوان راه را به خود کشید و برد.

و هنوز که هنوز است فارسی ها به دنبال راه آهن می دوند و به گردش نمی رسند ولی ما کرمانی ها سالهاست که با دم و دود آن خو کرده ایم....



پی نوشت:

عبدالرحمن فرامرزی ، زاده سال 1276خورشیدی در روستای گچویه فرامرزان بستک،هرمزگان. روزنامه نگار استاد دانشگاه ،وکیل دادگستری و موسس روزنامه کیهان و دو دور نماینده مجلس . وفات:1351،دفن تهران قطعه 140 بهشت زهرا.

حسن فرامرزی، در بحرین دیده به جهان گشود.  از سال ۱۳۲۰ با نوشتن مقالاتی در روزنامه خلیج ایران)خلیج فارس(که در بوشهر چاپ می شد، آغاز کرد و در سال های ۱۳۲۳-۲۴خبرنگار روزنامه کیهان بوشهر بود.همچنین در سال ۱۳۲۴ مقالاتی در روزنامه خاور که متعلق به استاد احمد فرامرزی بود می نوشت و تا سال ۱۳۲۷ سردبیر آن روزنامه بود. در سال ۱۳۲۸ عضو هیات تحریریه روزنامه کیهان شد و با نشریات دیگری نیز همکاری فعال داشت. از جمله ،عضوهیات تحریریه ی روزنامه اطلاعات در سال ۱۳۳۴ و سردبیر مجله ی جهان در سال های۱۳۳۳ و ۳۴و سردبیر مجله ی خوشه در سال های ۱۳۳۴و ۳۵ و نویسندگی مقالاتی در مجله ی فردوسی در سال های ۳۴ تا ۳۷ و همچنین سردبیری مجله امید ایران در سال های ۳۷ و ۳۸ و همکاری با مجله تهران مصور در سال های ۳۸ و ۳۹ را می توان از جمله فعالیت های مطبوعاتی و روزنامه نگاری استاد برشمرد. یکی از مهمترین تالیفات ایشان کتاب » فرهنگ فرامرزان «می باشد که در سال ۱۳۶۳چاپ و نشر گردید. ایشان از آنجایی که به زبان انگلیسی و عربی مسلط بودند کتاب های زیادی را از عربی و انگلیسی به فارسی ترجمه کردند و همچنین بیشتر آثار عموهایش )احمد و عبدالرحمن فرامرزی( به کوشش و همت استاد به مرحله چاپ و نشر رسیده است.استاد فرامرزی همچنین در کشورهای لبنان،مصر،کویت و بحرین به فعالیت های فرهنگی و مطبوعاتی مشغول بوده است.سرانجام این استاد سخت کوش در روز چهارم مهرماه ۱۳۸۴)ه.ش( دعوت حق را لبیک گفت و بنا به وصیت ایشان، در زادگاه پدری اش،روستای گچویه به خاک سپرده شد. (به نقل از بستکیه)..


منبع :مقالات سیاسی استاد عبدالرحمن فرامرزی ، چاپ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۸۷

ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: