محمدخطيبي زاده
  • کد خبر: ۱۱۳
  • | تعداد بازدید: ۲۶۵۵
  • ۰۱ آبان ۱۳۹۸ - ۰۰:۳۶


جزيره هرمز يكي از دانه هاي الماس گرانقيمت ايراني است كه با جاذبه ويژه اش بر آبهاي فيروزه فام خليج فارس مي درخشد.

جزيره صخره اي مدور بيضي شكل هرمز دنباله كوههاي ساحلي است كه در دريا كشيده شده است و قسمتهاي مرتفع آن از آب به شكل امروزي بيرون مانده است . بقيه بدنه كوه كه زير آب پوشيده مي باشد قسمتي از سكو و صخره هاي زيرآبي يا فلات قاره جزاير را تشكيل مي دهد . جزيره هرمز برآمدگي واقع در امتداد طاقديس قشم مي باشد. چهار پنجم جزيره كوهستاني و غيرقابل استفاده مي باشد .

كرانه هاي جزيره هرمز

جزيره هرمز يكي از جزاير پر اهميت كشورمان است كه از لحاظ موقعيت جغرافيايي منابع طبيعي بشمار مي آيد سواحل شمالي اين جزيره داراي پلاژ شني با شيب ملايم مي باشد. در قسمت شمال باختري و جنوب خاوري نزديك جزيره تخته سنگ هايي وجود داردكه عمق 2 تا 3 متر زير آب واقع شده است در قسمت شرق و جنوب رو به روي درياي عمان داراي ارتفاعات با شيب تند است به طوري كه نزديك شدن به كرانه دشوار و در مواقع طوفاني خطرناك است.

عمق آب در يك كيلومتري جزيره بين 5 تا 13 متر مي باشد قسمتهاي جزيره عموما صخره اي است و آب راه ورودي جزيره كه براي كشتيراني مناسب مي باشد به عرض يك كيلومتر و آبخور بالاي آن 10 متر از سمت شمال به انتهاي شمال جزيره منتهي مي گردد.

آبراه جزيره هرمز به شكل يك پيشرفتگي تا داخل ايران كشيده شده است كه در راس آن بندرعباس قرار دارد و در جنوب آن جزيره قشم و لارك واقع شده است طول اين جزيره با ديگر جزاير نزديك اغلب موازي با رشته ارتفاعات نواحي ساحلي است كه بيشتر در جهت شرقي و غربي قرار دارند شما از هر طرف كه به اين جزيره نزديك شويد يك قسمت كوهستاني با قلل به رنگ هاي (قرمز، سفيد، بنفش ) ملاحظه مي كنيد.

آب دريا در حوالي جزيره شورتر از ساير نقاط خليج فارس و درياي عمان است . عامل شوري دريا گنبدهاي نمكي است كه از ژرفاي چند هزار متري پوسته زمين را شكافته آرام و مدام خود را بيرون كشيده و به سطح زمين رسانده است. جزيره هرمز يگانه گنبد نمكي ايران و مشهورترين گنبد نمكي جهان مي باشد.

جزاير هرمز، لارك و فرور حاصل بيرون زدن اين مجموعه هاي نمكي اند. تركيبات شفاف و رنگين ((سيليس دار)) كه كم و بيش خواهر خوانده مي شود در لابلاي پوسته گنبدهاي نمكي وجود دارد كه پيدا كردن اين سنگهاي قيمتي آسان نيست. طبيعت هرمز ديدني و شگفت آور است كه بر روي ارتفاعات بلند مركزي و جنوبي جزيره (هزار رنگ ) ديده مي شود و درختان پراكنده نژاد ميموزا مثل نگين هاي زمرد بر اين سطوح رنگين نشسته اند . تضاد دل انگيز رنگ هاي زمين و سبزينه هايي كه در لابلاي دره ها روئيده اند بر زمين نيلگون دريا و افق آبي متصل به آن به تابلوهاي زيبايي مي ماند كه در هر نگاه حواس آدمي را مي ربايد.

جزيره جرون (هرمز)

نام باستاني جزيره هرمز «زرون» است كه عربها آن را جرون نوشته اند. (1)

محمدعلي سديد السلطنه كبابي مي نويسد : به موجب نگارش ابن بطوطه جلگه حاليه ميناب را « احواش» مي ناميدند و تا قبل از حمله مغولها، مردم عرب زبان در آنجا ساكن بودند. با حمله مغولها اعراب روانه جزيره مقابل شدند و در زمان ورود آنها به جزيره فقط ماهيگيري در آنجا ساكن بود كه او را جرون مي گفتند . بنا به همين نوشته كه آن جزيره به نام آن صياد معروف و يا آن صياد خود را به اسم آن جزيره موسوم داشته است. (2)

ابن خرداد به ، در اواسط قرن نهم از جزيره نزديك به هرموز قديم موسوم به «ارموز» نام برده است كه حمد الله مستوفي آن را «ارموص» نوشته بدون شك همان است كه به جزيره جرون معروف شده است.(3)

صاحب كتاب خليج فارس و جزاير ايراني مي نويسد : بنا به قولي اصل كلمه «جرون» گرون به ضم گاف بوده است و عربها آن را معرب كرده و بعدها به جرون شهرت يافته است. پدرو تيكسير سياح پرتقالي مي نويسد: در جريان سال 700 هجري قمري دسته جات بزرگ ترك از تركستان به سوي ايران سرازير شده بسياري از نواحي ايران را تسخير و به جنوب تاخته و كشور هرمز (منظور هرمز قديم ) (4) را ويران ساختند. مردم هرمز ديگر تحمل وطاقت نياورده و شهر قديم هرمز قديم را ترك كردند و به دستور «اياز » پادشاه وقت هرمز قديم به جزيره قشم نقل مكان كردند «اياز» چند روزي آراميد و بعد به سير و سياحت در دريا پرداخت و بالاخره در طي دو مايلي قشم به جزيره باير و لم يزرع رسيد كه دردماغه آن پيرمرد گروني (جروني ) با زنش زندگي مي كرد. وقتي اين مرد از قصد و نيت اياز واقف شد به او پند داد كه اين جزيره را انتخاب نمايد و بعد با پادرمياني مردي بنام شيخ اسماعيل اهل دهي در مجاورت شهر لار و با تقديم پيشكش و هدايا جزيره را از سلطان قيس كه اين جزيره نظير ساير جزاير خليج به او تعلق داشت گرفت و با همراهانش در جزيره رحل اقامت افكند و نام جزيره را به يادگار ميهن خود «هرمز» نام نهاد ، گو اينكه ايرانيها و اعراب بر حسب عادت آن را «جرون» مي نامند.

سرآرنولدويسن در كتاب معروف خود به نام خليج فارس مي نويسد: در سده هشتم هجري قمري بود كه مغولهاي جغتايي به هرمز قديم حمله كردند. ملك هرمز و دولتمردان آن و عده اي از اهالي اين شهر از طريق دريا به جزيره مقابل خود به نام «جرون » پناه بردند. اياز پانزدهمين شاه هرمز كهنه نخستين امير شهر گرديد . اسم اصلي جزيره جرون را به يادگار وطن قديم خود به هرمز مبدل ساخت و جزيره جرون در سده هشتم هجري قمري به جزيره «هرمز» تغييرنام و مركز حكمراني ملوك هرمز قرارداد.

چگونگي پيدايش نام هرمز

نام هاي مختلف هرمز عبارتند از : هرمز ـ‌ ارمز ـ‌ هرمزد ‌ـ‌ارموص ـ‌ هرموز‌ـ‌ هرموزيا ‌ـ‌ هر ميرزاد ـ‌ گورميزم ـ‌ اوكيوش ـ‌ هرما پليس و تيروس . استاد مهندس احمد حامي يكي از اساتيد گرانمايه دانشگاه و با سابقه خدمت پژوهش و تدريس پنجاه و چند ساله چندي پيش طي يك سخنراني در سازمان بنادر و كشتيراني ضمن بيان سوابق تاريخي از وضعيت استراتژي بنادر در مورد خليج فارس و بنادر جنوب اظهار داشت : پيش از اينكه هخامنشيان به خليج فارس دست يابند اين جا زير فرمانروايي ايلامي ها يا عيلامي ها بود. نام هاي خارك ـ‌ چارك ـ‌لارك ـ‌ جاسك ـ‌كيش ‌ـ‌تنب ـ لنگه ـ‌ قشم و جز اينها از زمان عيلامي ها بجا مانده اند. در پايان هزاره دوم پيش از ميلاد و با آغاز هزاره يكم پيش از ميلاد، 2 تيره آريايي زورمند بنام ماد و پارس از راه قفقاز به باختر ايران امروزي آمدند. مادها آذربايجان و كردستان تا اصفهان را زير فرمان خود در آوردند و جانشين «آسوريها» و «اورارتوها» شدند. پارسها به رهبري هخامنشيان از كوههاي لرستان به خوزستان و از آنجا به فارس رفتند و نام خود را به استان و خليج فارس دادند و جانشيني دولت آلام (عيلام) شدند. هخامنشيان با پي بردن به اهميت تنگه هرمز آن را به خداي خود «اهورامزدا» يا «هرمز» سپردند كه بايد گفت نام تنگه هرمز دو هزار و پانصد سال پيشينه تاريخي دارد . در همان زمان منطقه اي خشكي كه در مقابل جزيره هرمز قرار گرفته بعلت موقعيت مهمي كه از نظر كشاورزي و دامداري و بندري داشت آباد و بصورت بندري پررونق درآمدكه آن را هرمز مي گفتند. اين بندر در قرون چهارم ـ‌ پنجم ـ‌ ششم و هفتم قمري از بزرگترين بنادر كرمان و سيستان بود كه به صورت مركز تجارت و معاملات مشرق در آمد و داراي سلسله اي از امراي محلي ايران به نام پادشاه هرمز در اين ناحيه فرمانروا بوده اند كه همه تابع اتابكان فارس و حكمران كرمان محسوب مي شدند. در سده هشتم هجري قمري بود كه مغولهاي جغتايي به هرمز قديم (ميناب ) حمله كردند و مردم از آن جا به جزيره جرون رفتند و جزيره جرون هم بنام جزيره هرمز ناميدند. نام هرمز براي اولين مرتبه بر روي تنگه و بعد بر روي ميناب يا هرمز قديم و سپس جزيره جرون هرمز نامگذاري شد.

مي نويسند: جزيره هرمز در بدايت خلافت خلفاي اربعه آباد بوده است و فارسيان قراري بدواً به جزيره هرمز آمده و به هندوستان رفتند.(5)

ابن بطوله مي نويسد: هرمز جديد مدينه اي است كبير صاف با مناظر نيكو و بازار عديده و تجارتگاه هندوستان و عراقين و فارسي و خراسان وغيره است و مدينه جرون موقع سكونت پادشاه است. (6)

هرمز در گزارش نادري در زمان قاجار :

جزيره هرمز وسعت غربي جزيره دامنه كوه وسعتي دارد كه به قدر ربع فرسنگ آن آثار عمارات عاليه و مساجد عالي بنا و حمام بسيار ممتاز كه حال آن خراب است و آثار چند در كنار دريا پيداست كه محل تعجب است. (7) مرحوم اقبال در باب نام هرموز اسم قديم جزيره را كه جرون است معرب زرون مي داند و اصل املاي كلمه هرموز را با واو آن را به احتمال قوي خورمز يا خورموغ دانسته است به معني لنگرگاه ولايت موغستان (ميناب ) و تصريح كرده است كه خواجه حافظ شيرازي نيز كلمه هرموز را با واو در شعر خود به كار برده و گفته است :

شاه هرموزم نديد بي سخن صد لطف كرد

شاه يزدم ديد و مدحش گفتم هيچم نداد

جايگاه جزيره هرمز :

هرمز يا جزيره رنگين و زيبا قطعه زميني است وسط دريا كه با آسمان پرستاره اش در شبانگاهان چلچراغي از زيباييها را به تماشا مي گذارد. اين جزيره مشهور از طرف شمال و شمال غرب در 18 كيلومتري شهر بندرعباس و از طرف غرب و جنوب غرب به جزاير قشم و لارك و از طرف مشرق روبروي شهرستان ميناب و تنگه هرمز يا گلوگاه خليج فارس و از طرف جنوب روبروي راس مسندام قرار دارد و بيشتر روزهاي سال وقتي كه هوا صاف باشد جزيره و كوه هاي كم ارتفاعش را از شهر بندرعباس و كناره هاي نزديك مي توان ديد.

ساكنين اوليه جزيره هرمز :

دكتر پيروز مجتهد زاده مي نويسد : ايرانيان كرانه هاي جنوبي خليج فارس به سه گروه تقسيم مي شوند: ساكنان اصلي بومي منطقه؛ فرزندان مهاجران در قرون ميانه ميلادي.

ادامه دارد

1ـ‌ جزيره جرون : كتاب خليج فارس نوشته اقبال يغمايي از انتشارات اداره كل نگارش وزارت فرهنگ و ارشاد و هنر 1351

2ـ‌ كتاب بندرعباس و خليج فارس سديد السلطنه كبابي

3ـ‌كتاب جغرافيايي تاريخي سرزمين هاي خلافت شرقي تاليف سترنج ترجمه محمود عرفان

4ـ‌ هرمز قديم يا ميناب و تياب استان

5ـ‌كتاب علوم زميني مقاله هرمز نوشته پاول شوارتس ترجمه مصطفي مومن

6ـ نقل از كتاب معرفي سيمايي از جزيره هرمز از صفر صحرادوان

7ـ‌كتاب بندرعباس و خليج فارس سديد السلطنه


ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر: