گردشگری و گردشگری در ایران
گردشگری پدیدهای پیچیده است که توصیف مختصر آن بسیار دشوار است. هر نوعی از گردشگری باید دربرگیرندۀ اجزا و مؤلفههای سیستم گردشگری و فرآیندها و برآیندهای کلیدی باشد که در چارچوب گردشگری به وقوع میپیوندد. این فرآیندها دربرگیرندۀ ماهیت گردشگری و تجربۀ سفر و ابزارهایی حمایتی است که بهواسطۀ آنها گردشگری ممكن میشود (گلدنر و ریچی،30:1392).
گردشگری را از منظر سيستمی نيز میتوان مورد بررسی قرارداد. از اين منظر، گردشگری نيز مانند هر سيستم ديگري از اجزايي تشکیلشده است كه براي دستيابي به هدفهایی مشخص با يكديگر در ارتباط و كنش متقابلاند. درواقع در اين صنعت، دروندادهايي به سيستم وارد شده و در فرايند تبديل قرار میگیرند و پس از انجام عملياتي معين، بهعنوان برونداد يا خروجي از سيستم خارج میشود. طبيعي است كه خروجي اين سيستم، با توجه به نوع دروندادها و نوع عملياتي كه در فرايند تبديل انجام میگیرد؛ میتواند متفاوت، مطلوب و يا نامطلوب باشد. درنتيجه سيستم گردشگري در معرض تأثیرات گوناگوني است كه از تغييرات جامعه به آن وارد میشود (Holden2000:9). با نیمنگاهی به روند گردشگری پایدار و آمار مربوط به آن در ایران، به این واقعیت پی میبریم که، هرچند کشور ایران ازلحاظ ابنیه و آثار تاریخی در میان 9 کشور برتر دنیا قرار میگیرد (با 12 هزار ابنیه تاریخی ثبتشده و یکمیلیون و دویست هزار ابنیه که قابلیت ثبت شدن را دارند اما هنوز آنها به ثبت نرسیدهاند)، و حتی ازنظر جاذبۀ اکوتوریستی نیز جز 10 کشور برتر دنیا میباشد اما ازنظر درآمد کسبشده در این زمینه بسیار کمتر از سایر کشورها است، تا جائی که، ایران جایگاهی بهتر از رتبه 92 را به خود اختصاص نداده است (خانیا،156:1385 ؛ طیبی و همکاران،67:1387). بخشی از ناکامیهای احتمالی ایران در دستیابی به جایگاه مناسب در عرصۀ گردشگری به نبود نیروی انسانی کارآمد و آموزشدیده بازمیگردد که در عمل بر توسعۀ محصول و بازار، زیرساختها و سرمایهگذاری اثرگذار است. با تحول در توسعه انواع گردشگری، فرصتهای شغلی در این صنعت بسیار گستردهتر شده است اما تلاش شتابزده و بیتأمل برای رفع تقاضای روزافزونی که بهوسیله ظرفیت بالای تولید گردشگری به وجود آمده باعث شده است که قسمت بزرگی از نیازهای منابع انسانی بهوسیلۀ کارکنان دیگر بخشها تأمین شود که فاقد مهارتهای تخصصی در این رشته میباشند (ضیایی، سعیدی و تراب احمدی،۶۴:۱۳۹۱).
گردشگری فرهنگی
سرزمین ایران در طول تاریخ حیات خود به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرارگیری در میان اقوام و ملیّت های گوناگون همواره در یک دادوستد فرهنگی با دیگران به سر میبرده و همین امر سبب شده است فرهنگ ایرانی بهصورت آمیزهای از فرهنگهای مختلف بشری درآید (اسلامی ندوشن،۲۲۳:۱۳۷۶). گردشگری فرهنگی گونهای از گردشگری است که بهطور کلی یا جزئی بهوسیلۀ عرضههای هنری، میراثی یا تاریخی، تهییج و دارای انگیزه شده است. تمایزهای منطقهای، منش نژادی و قومی، تاریخ و سیمای معاصر، تکههای بههمپیوسته از مکانها ، سنتها و تجاربی هستند که نمایانگر یک کشور و مردم آن بوده و منعکسکننده تنوع و تجسمی از آن سرزمین میباشند (Edgell,2009:106).
مروری کوتاه بر موقعیت و تاریخچه بندرلنگه
شهر بندرلنگه با وسعت حدود 20 کیلومترمربع در کناره سواحل خلیجفارس و در 26 درجه و 33 دقیقه و 15 ثانیه عرض شمالی و 54 درجه و 53 دقیقه طول شرقی نسبت به نصفالنهار گرینویچ قرار دارد و میانگین ارتفاع آن از سطح دریا 10 متر میباشد (جعفری،200:1379). بندرلنگه یکی از بنادر مهم تاریخی استان هرمزگان است که در کرانه شمالی خلیجفارس قرار دارد. این بندر از شرق به بندرکنگ، از غرب به بندر شناس و بندر تاریخی بستانه و از شمال به کوهستانهای شمالی منتهی میگردد. این بندر بهواسطۀ موقعیت مناسبی که داشته از دوره تاریخی تا دوره متأخر اسلامی مورد اهمیت بوده و بر اساس دادههای موجود باستانشناختی میتوان استناد کرد که این بندر تاریخی از دوره ساسانی تا دوره قاجار مورد توجه بوده است. (تصویر۱) بنا به اظهارات برخی از مورخین و محققین بندرلنگه از همۀ بنادر و جزایر خلیجفارس آبادتر و بزرگتر بوده است(اقتداری،2536: 184).
بندرلنگه از مهمترین بنادر در کرانه شمالی خلیجفارس است که در دورههای متعدد فرهنگی – تاریخی مورد توجه بوده و شواهد متعدد باستانشناسی و منابع باستانشناسی در این خصوص بدین موضوع اشاره دارند. بنا بر نظر پیرنیا با گسترش ناوگان نظامی و تجاری و گسترش راههای ارتباطی بندرهای متعددی ایجاد شد که برای بارگیری و باراندازی انواع کالا امکانات داشتند. از عمدهترین بندرهای ایران در کرانههای خلیجفارس و دریای عمان در دوره هخامنشیان از غرب به شرق میتوان به بندر دیلمون (دیلم)، تاآوکه، گوگانه، اپستانه، هرمز و در جنوب خلیجفارس به بندر گرا اشاره کرد. در ادامه وی اشاره دارد که ابستانه و بستانه در شرق بندرعباس یا شرق بندرلنگه قرار داشته و گوگانا در حدود بندرلنگه یا منطقه گتس (گاوبندی یا پارسیان کنونی) بوده است (پیرنیا،۱۵۰۹:۱۳۷۰). نوربخش در خصوص گوگانا میگوید که قدیمیترین نام بندرلنگه گوگانا بوده و در زمان هخامنشیان از بنادر معتبر تجاری محسوب میشده و نام آن گوگانا بوده است (نوربخش،۲۲:۱۳۵۸). بندرلنگه در عصر هخامنشیان «گوگانا» نام داشته است. اگر گوگانا بندرلنگه کنونی باشد، اگر گوگانا بندرلنگه کنونی باشد، تاریخ تأسیس این بندر از هخامنشیان تا به امروز به بیش از ۲۵۰۰ سال میرسد (افشار سیستانی،۱۳۷۶: ۱۱۱-۱۱۳؛ نوربخش،۲۷:۱۳۵۸). بختیاری نیز بر این نظر است که بندر گوگانا همان بندرلنگه کنونی است که در زمان هخامنشیان از بنادر پر اهمیت تجاری محسوب میشد. مدتی بعد به دلیل دوری از مرکز این بندر کمکم رو به انحطاط رفت (بختیاری،۱۲۵:۱۳۸۰؛ رائین،۱۳۶:۱۳۵۶). در خصوص دوره ساسانی این منطقه ویلیامسون معتقداست که فعالیت تجارت مروارید در طول ساحل ایران بین سیراف و بندرلنگه در دوره ساسانیان متمرکز بوده است (Williamson,1971:29-30; Williamson1972:106) و کارتر نیز بر این مبنا میگوید که از چهارده محوطه بین این دو منطقه دادههایی مرتبط با این موضوع یافت شده است (Carter,2005:167). ابن ماجد نیز یکی دیگر از منابعی است که به ساخت قلعه لشتان در دوره ساسانیان اشاراتی داشته است (ابن ماجد،۴۱۵:۱۳۷۲). راههای گوناگونی نیز در سواحل جنوب ایران وجود داشته که از طریق آنها بهوسیله راههایی به مرکز ایران راه داشته است. جزایر و بنادر عمده خلیجفارس و دریای عمان عمدتاً در کوره اردشیر خوره و بخشهایی از آن نیز در کوره شاپور خوره قرار داشت. کوره اردشیر خوره از شیراز بهسوی مناطق جنوبی تا کرانه خلیجفارس امتداد داشت و جزایر خارک تا قشم نیز در این محدوده قرار میگرفت (چمنکار،۶۸:۱۳۹۰). قلعه لشتان یکی از آثار باستانی فرهنگی شهر بندرلنگه است که در سال 1385 با کد 16316 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است (پرند،1385). با استناد به مطالعات باستان شناسی در این قلعه میتوان گفت این قلعه دارای آثار و یافتههای باستانشناختی از دوران تاریخی بالأخص دوران ساسانی است که نشان از اهمیت آن در دوران تاریخی دارد. ساختارهای دستکند این قلعه یا به عبارتی معماری سنگی آن یکی از نشانههای سکونت در دوران تاریخی است که معماری سنگی معمولاً مختص به دوران تاریخی یعنی هخامنشی بوده و این موضوع شاید بتواند یکی از دلایل هخامنشی خواندن این قلعه در نزد مورخین باشد. با استناد به جمله ویلیامسون نیز میتوان دریافت کرد که در خطه ساحلی کرانه شمالی خلیجفارس در بین بنادر مهمی همچون سیراف و بندرلنگه ارتباطاتی وجود داشته است و کارتر نیز اشاره دارد که در راستای صحت موضوع مورد بحث ویلیامسون شواهد و محوطههایی یافت شده است. شواهد متعددی از سدههای آغازین و میانه اسلامی در قلعه لشتان بندرلنگه برجای مانده است که نشان از تداوم سکونت در این قلعه دارد. بنا بر نظر برخی مورخین و جغرافی نویسان اسلامی در دوران اسلامی مناطق شمالی خلیجفارس در سیطره اقوامی ملقب به جلندی یا آل عماره بوده است که محل حاکمیت آنها قلعهای به نام دیگدان یا دیگپایه و قلعه حصن بن عماره بوده و بر اساس شواهد میتوان محل این قلعه را در محل کنونی قلعه لشتان جست و این مبحث بسیار مفصل و طولانی است. علاوه بر قلعه لشتان آثار شاخص دیگری در این شهر است که بر اهمیت و غنای بنای فرهنگی – تاریخی آن میافزاید. مساجدی همچون مسجد ملک بن عباس و مسجد افغان از بناهایی هستند که میتوان بدانها اشاره کرد. مسجد ملک بن عباس یکی از آثار دوران اواخر تیموری و اوایل دوره صفوی است که در این شهر قرار دارد و علاوه بر معماری قوسها و فضای آن، دارای تزئینات متعددی از جمله کاشیکاری مناره و گچبری است. اقتداری در این خصوص چنین میگوید که مسجد علی که همان مسجد ملک بن عباس است با شبستانش در میان خرابهها به چشم میخورد. و در خلال توصیفات مسجد به صفوی بودن آن اشاره میکند و همچنین به مرمتهای بعد از دوره صفوی نیز اشاره دارد (اقتداری،2536). مسجد علی که در کتاب اقتداری بدان اشاره شده همان مناره مسجد ملک بن عباس است. مقصود وی از خرابه های اطراف مناره، عمارت های مجللی است که از محله بحرینی برجای بوده است (گفتگوی شخصی با هدی آشناگر،1401). از دوران پس از دودمان صفوی این بندر تاریخی بهواسطه موقعیتی که داشته است رونق خود را به دست میآورد تا جایی که در دوران قاجاری به مهمترین بندر ایران مبدل میگردد. سفرنامه نویسان متعددی در دوران صفوی همچون کارری و تاورنیه و غیره از بندرلنگه بازدید کرده و در خصوص این بندر نگاشتهاند. این بندر تاریخی در دوران متأخر اسلامی یعنی دوره قاجاریه به عروس بنادر ایران و بندر مروارید و القاب دیگر شهرت یافت و رونق تجارت در این بندر باعث گردید تا تاجرین بزرگ بدین بندر آمده و در آن سکنی گزینند. عمارت های تاریخی فاخری در این شهر وجود دارد که هم اکنون نیز برجای مانده است که نشان از اقتصاد معیشتی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی آن دوران دارد. محلات تاریخی متعددی در این شهر وجود دارد که در این محلات عمارت های زیبایی به چش می خورد. محلاتی همچون بوسمیط، سمّاچ، بستکی ها، لاری ها، گرگ، بلوکی، سبعه ای، بحرینی، گلافها و غیره که از مهمترین محلات تاریخی این شهر به شمار می روند. از جمله عمارت های فاخر این شهر می توان به عمارت فکری، عمارت بهزاد یا ساختمان شهرداری، عمارت بلوکی، عمارت بنگله هودی، خانه واحدی، بنگله بستکی، بنگله گله داری، خانه فاروق، خانه اسمنی و غیره اشاره کرد. این عمارت ها علاوه بر فرم ساختاری که دارند دارای تزئینات متنوعی در خود بنا و حتی درب ها هستند که می توان از دیدگاه های گوناگون پژوهشی بدین موضوعات توجه نمود. آب انبارهای بسیاری در این شهر وجود دارد که در گویش محلی به برکه شهرت دارند. این برکه ها در کتاب محمد ابراهیم کازرونی تعداد آنها را 366 عدد ذکر شده است. از مهمترین این برکه ها میتوان به برکه عباس، برکه بهزاد، برکه بنگله، برکه رییس حسن، برکه خلیفه، برکه عمانی، برکه بن عباس و غیره اشاره کرد. از اماکن دیگر این شهر می توان به مساجد اهل تسنن و تشیع اشاره کرد. از مهمترین مساجد این شهر می توان به مسجد افغان، مسجد ملک بن عباس، مسجد شیخ علی محلاتی، حاجی خداداد، شیخی، خالدی، غیاث، آقا، حسن بن رضوان و غیره اشاره کرد. علاوه بر عمارت های موجود آثار فاخر دیگری نیز در این شهر وجود دارد که از جمله آنها می توان به حسینیه ها (حسینیه کربلایی عزت، بی بی هاشمیه، حداد و غیره)، ساختمان اداره برق قدیم و دیگر آثار اشاره کرد. بازار مساح یکی دیگر از آثار مهم این شهر است که به عنوان یکی از بازارهای جنوب در ایران شناخته شده است.
نتیجه گیری و پیشنهادات
با توجه به مباحث ذکر شده میتوان مشاهده کرد که پتانسیلهای متعددی در سطح شهر بندرلنگه وجود دارد که میتوان آنان را بهعنوان آثار فرهنگی – باستانی حفظ کرد و در راستای صنعت گردشگری که امروزه از مهمترین صنایع اقتصادی کشور است معرفی نمود. هویت فرهنگی و تاریخی برای هر ملتی از ارزش بسیار والایی برخوردار است. صیانت ماهیت تاریخی و بهخصوص نمادهای تمدنی و فرهنگی مربوط به تاریخ هم برای مردم یک سرزمین مهم است و هم اینکه در تحکیم جایگاه یک ملت در جامعه بشری از نظر قدمت مدنی و هویتی از اهمیت برخوردار میباشد. شهر بندرلنگه با چنین پیشینه و دارا بودن آثار فرهنگی – تاریخی میتواند با تلاش و اهمیت بخشی به یکی از قطبهای گردشگری در غرب استان هرمزگان مبدل گردد. میراث فرهنگی میراث عمومی یک ملت محسوب میگردد و در همین راستا میتوان با تعامل بیشتر فیمابین بخشهای دولتی و خصوصی در راستای تعالی یک منطقه یا شهر تلاش نمود. از دیگر فعالیتهایی که میتوان در راستای رونق اقتصادی و گردشگری یک شهر با چنین پتانسیلی انجام داده پوشش رسانهای آن است. با پوشش رسانهای، نصب تابلوهای موقعیتی، اهمیت بخشی مسئولین شهری بدین موضوع، تعامل بیشتر مردم و مسئولین و عوامل دیگر میتواند باعث تعالی یک شهر و رونق آن گردد. این توجه میتواند نخست توسط همگی مردم و مسئولین یک جوامع صورت گیرد و سویی گیری و بیتوجهی میتواند به عاملی برای از دست رفتن این آثار مبدل گردد. شهر بندرلنگه از مجموعه خوبی از آثار و اماکن فرهنگی – تاریخی همچون قلعه و عمارت و منازل تاریخی و مساجد و حسینیه و برکه ها و غیره برخوردار است که می توان با توجه به این آثار در راستای معرفی، حفظ و صیانت و بهره برداری از آنها در راستای رونق صنعت گردشگری استفاده نمود.
منابع
ابن ماجد السعدی، احمد (1372)، الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد، ترجمه امید اقتداری، به تصحیح احمد اقتداری، تهران: انتشارات انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
اسلامی ندوشن، محمدعلی.(1376)"ایران و تنهائیاش"، تهران: نشر شرکت سهامی انتشار.
افشار سیستانی، ایرج (1376)، نام دریای پارس و دریای مازندران و بندرها و جزیرههای ایرانی، تهران: انتشارات کشتیرانی والفجر هشت.
اقتداری، احمد. (2536)، آثار شهرهای باستانی و جزایر خلیجفارس و دریای عمان، تهران: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی.
بختیاری، مجید (1380)، راهنمای مفصل ایران «استان هرمزگان»، تهران: موسسه جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی.
پرند، مهدی (1385)، گزارش ثبتی قلعه تاریخی لشتان بندرلنگه، آرشیو اداره کل میراث فرهنگی استان هرمزگان، منتشر نشده.
پیرنیا، حسن (1370)، تاریخ ایران باستان، تهران: انتشارات مهتاب.
جعفری، عباس (1379)، گیتاشناسی ایران «دایره المعارف جغرافیایی ایران»، تهران: گیتاشناسی.
چمنکار، محمدجعفر (1390)، «اهمیت جزیره کیش در بازرگانی خلیجفارس و دریای عمان عصر مغول»، در فصلنامه تاریخ روابط خارجی، سال 13، شماره 49، صص 59 – 84.
خانیا، پروانه.(۱۳۸۵)"فرصتها و چالشهای توریسم ایران در توسعه هزاره"، فضای جغرافیایی، شماره ۱۶، صص۱۵۳-۱۷۲.
دارک، کـن. آر.(۱۳۹۴) "مبانـی نظـری باستانشناسی"، ترجمـه کامیـار عبـدی، تهـران: مرکز نشــر دانشــگاهی.
رائین، اسماعیل (1356)، دریانوردی ایرانیان، چاپ دوم، تهران: نشر جاویدان.
ضیایی، محمود، علیاصغر سعیدی و مژگان تراب احمدی.(۱۳۹۱)"جایگاه گردشگری در نظام آموزش عالی ایران"، فصلنامه علمی _ پژوهشی مطالعات مدیریت گردشگری، سال۷، شماره۱۷، صص۶۳-۸۵.
طیبی، کمال، امیر جباری و روحالله بابکی." ۱۳۸۷"، بررسی رابطه علی بین گردشگری و رشد اقتصادی"، مجله دانش و توسعه، سال ۱۵، شماره ۲۴، صص ۶۵-۷۸.
علیزاده، عباس.(۱۳۷۳)"چرا باستانشناسی؟ لزوم آگاهی فرهنگی و کاربرد علوم انسانی در جوامع امروزی"، مجله میراث فرهنگی، ویژهنامه نخستین گردهمایی باستانشناسی ایران پس از انقلاب اسلامی، شماره ۱۲، صص ۱۰۷-۱۱۷.
گلدنر،چارلز.آر. و برنت ریچی، جی.آر.(۱۳۹۲)"شناخت صنعت گردشگری"، ترجمه حمید ضرغام بروجنی،مرتضی بذرافشان و حمید ایوبی یزدی، تهران: انتشارات مهکامه.
ملاصالحی، حکمت الله.(1387)"باستانشناسی در بوتۀ معرفتشناختی"، تهران: مؤسسات تحقیقات و توسعه علوم انسانی.
منبع تصاویر. جناب آقای جاسم تمیمی، عدنان نعمت نیا.
Carter, R. (2005). The History and prehistory of Pearling in the Persian Gulf, University of Oxford. Tribulus: Bulletin of the Emirates Natural History Group.
Edgell, D. L.(2009). Managing Sustainable Tourism: A Legacy For the Future. Jahad Daneshgahi Publication. 35, 36, 106, 115 – 116.[in Persian].
Holden, A.,(2000): Environment and tourism, Routledge, London, England.
Williamson, A. (1971). Rishar and the Development of Trade from the 3rd to the 7th centuries AD. Chapter 5 of unfinished Phd thesis the Maritime cities of the Persian Gulf and their commercial role from the 5th century to 1507.
______________(1972). Persian Gulf Commerce in the Sasanian Period and the first two centuries of Islam. Bastan Chenasi va Honar-e Iran.9-10. pp. 97-109.