مروارید مهر انلاین
جای تاسف دارد که از بناهای قدیم، بنگله بستکی، خانه واحدی و دیگر اماکن همچنان موجود است اما چه فایده دارد که به این بنا ها به عنوان بخشی از هویت و تاریخ لنگه رسیدگی نمی شود!......شهرداری لنگه در زمان حاج محمد احمد اسحاق هودی که بنده آن زمان را یاد ندارم، شکل گرفت.
بنده زمانی را یاد دارم که احمد مغروری آمد که آن زمان بخشداری لنگه اداره حکومتی بود. یعنی حکومت داشت و رئیس داشت. زمان آقای هودی که شهردار لنگه بود بیاد ندارم فقط شنیده دارم.
موسس شهرداری لنگه حاج محمد احمد اسحاق هودی بود. در اواخر حکومت احمد شاه قاجار و اوایل رضا شاه بود. اولین ساختمان شهرداری در قسمتی از لنگه بود که در حال حاضر آقای مهجوری در آنجا مغازه دارد
مروارید مهر انلاین به نقل از نسیم بادگیر گزارش می دهد: به دنبال روایت سال قحطی در بندرلنگه ، مروارید مهر با همکاری فصلنامه نسیم بادگیر بر آن شد تا روایتی دیگر از حسن شریفی آزاد از شهرداری لنگه منتشر نماید. شریفی آزاد متولد 1313 شهر بندرلنگه است و وقایع دهه 20 شهر لنگه را بخوبی یاد دارد.
شهرداری لنگه در زمان حاج محمد احمد اسحاق هودی که بنده آن زمان را یاد ندارم، شکل گرفت.
بنده زمانی را یاد دارم که احمد مغروری آمد که آن زمان بخشداری لنگه اداره حکومتی بود. یعنی حکومت داشت و رئیس داشت. زمان آقای هودی که شهردار لنگه بود بیاد ندارم فقط شنیده دارم.
موسس شهرداری لنگه حاج محمد احمد اسحاق هودی بود. در اواخر حکومت احمد شاه قاجار و اوایل رضا شاه بود. اولین ساختمان شهرداری در قسمتی از لنگه بود که در حال حاضر آقای مهجوری در آنجا مغازه دارد در کنار بهداری قدیم لنگه که الان به صورت مخروبه در آمده است. بعدها ساختمان شهرداری لنگه قسمتی آتش نشانی سابق لنگه شد و آن خانه حاج یوسف بهزاد بود که پس از آن شهرداری لنگه و فرمانداری لنگه در آن محل استقرار یافت. در زمان آقای سپهر فرمانداری برقرار شد که یک قسمت آن به شهرداری اختصاص یافت ولی محل شهرداری قدیمی لنگه، بعدها به اداره دارایی قدیم لنگه اختصاص یافت که الان بهم مخروبه ای تبدیل شده است.
در حال حاضر مکان اولیه شهرداری لنگه ، در محلی است که الان به صورت چند باب مغازه نوسازی ردیف درست شده که متعلق به محمود مهجوری است، تقریبا روبروی مغازه سهرابی و جلوتر از از آن، آموزش و پرورش سابق لنگه بود که بین تربیت بدنی لنگه و نرسیده به مدرسه محمدیه واقع بوده است .در همین محل شهرداری لنگه ، دارایی قدیم لنگه نیز شکل گرفت. اینجا اداره حکومتی بوده که بعدها تبدیل به دارایی شد. درست به خاطر دارم بعدها در زمان شهردار مغروری ، مکان شهرداری لنگه محله بلوکی بود چون در همان جا خانه داشت و همان جا هم اداره اش بود.
بعد از آن هنگامی که حاجی یوسف حاج محمد بهزاد که از تاجران قدیم مروارید و از طواش های به نام بندر لنگه بود، از لنگه مهاجرت کردند خانه مسکونی آنها خالی از سکنه شد. از طرف نماینده‌ای که در در لنگه داشتند اجازه دادند از آن مکان به عنوان ساختمان فرمانداری لنگه استفاده شود و یک قسمت آن هم به شهرداری لنگه اختصاص دادند . خانه یوسف بهزاد خانه بزرگی بود که تخریب شد ! متاسفانه خانه احمد بهزاد اسیری در سال ۱۳۹۵ بر اثر بی توجهی و بی ملاحظگی دست اندرکاران و عدم جلوگیری از تخریف آن هم تخریب گردید.
جای تاسف دارد که از بناهای قدیم، بنگله بستکی، خانه واحدی و دیگر اماکن همچنان موجود است اما چه فایده دارد که به این بنا ها به عنوان بخشی از هویت و تاریخ لنگه رسیدگی نمی شود!
مثلاً اداره کشاورزی بندرلنگه که در سال ۱۳۴۴ هجری شمسی در یکی از بناهای زیبای لنگه که خانه اسیری بود، تاسیس گردید ، که بنده در همان سال در آنجا به عنوان راننده استخدام شدم. خانه احمد بهزاد اسیری چه خانه با عظمتی بود ؛ دو طبقه بلند و دارای ۲۰ اتاق بود تارمه ، بالاغرفه، یکی متعلق به مادر ایشان خانم حلیمه خواجه بود و یکی هم متعلق به خواهرش به نام هند که بعدها به دبی مهاجرت کرد.
متاسفانه انسانهای سودجو برای اینکه از قطعه زمین بهرمند گردند این بنای تاریخی را تخریب کردند .حداقل می بایست کسانی دلسوز وجود می داشتند تا از این بنا حراست می‌کردند و مانع تخریب آن می شدند .
مروارید مهر به نقل از نسیم بادگیر:زمانی لنگه به دست خانه‌های بستک هم بوده همین بنگله بستکی که در اجاره کنسول انگلستان بوده متعلق به محمد رضا خان بنی عباسی بوده است. مسئول کنسول انگلستان شبها پشت بام بنگله بستکی میخوابید و جایی را برای خود با تخت درست کرده بود که بر روی آن بهار خواب داشت. تختی که سایه بان داشت که معروف به کلاه فرنگی بود.
اصل این بنا متعلق به محمدرضا خان بنی عباسی بوده که تحویلدار آن آقای محمود بستکی است. لنگه که رو به زوال گذاشت و تخلیه شد و بستکی ها از اینجا رفتند و حکومت خوانین بستک هم از بین رفت .بعدها این بنا را تحویل آقای بستکی دادند. بیاد دارم آقای بستکی هم در همین بنگله، عروسی خود را برگزار کرد و مدتی به همراه خانواده در آنجا سکونت داشت.
حتی سرهنگ پالار رئیس مرزبانی لنگه که بستکی بود هم در این محل سکونت داشت. این باغ بزرگی که به تملک شهرداری لنگه درآمده متعلق به پدر سرهنگ پالار محمد شریف تالار بستکی بوده است .
سرهنگ پالار که افسر بود در جنگ دموکرات آذربایجان همراه با پیشاوری اسیر شدند و ۶ ماه در زندان شوروی بودند. پس از آزادی دوباره و ارتش پیوستند. این شخص رئیس مرزبانی لنگه شد از حدود بندرعباس تا بوشهر را در اختیار داشت خیلی هم شخص فعالی بود در همان سال لنگه جان گرفت این بندر را آزاد کرد و تمامی مال تجاری به لنگه می‌آمد بدون اینکه در درون انبار ضبط شود .تردد مسافران در سال ۱۳۳۲ به لنگه زیاد بود.
بنده در سال ۱۳۳۲ به سربازی رفتم و تا سال ۱۳۳۵ این شخص بر مرزهای دریایی لنگه نظارت داشت. گمرک لنگه در همان سال رونق گرفت و تمام این محلات لنگه از محله رودباری تا دیگر نقاط لنگه که در کپر و کتوک زندگی می‌کردند، تبدیل به خانه‌های گلی شد. رونقی که گمرک لنگه گرفت به نفع همه اقشار جامعه بود.
از جاشو تا تشاله چی، کارگر، کاسب ناخدا ، لنج دار، کارمند و همه و همه اوضاع مالی شان خوب شد.
نه تنها گمرک لنگه بلکه گمرک شناس ، مغویه، بستانه، چارک کنگ و...همه فعال بودند .
زمانی حتی آب خوردن میوه سبزیجات و دیگر مایحتاج اولیه شیخ نشین ها از اینجا تامین می شد.
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی : ۰
غیر قابل انتشار : ۰
محمدرضا روحانی
۰۷:۳۵ - ۱۴۰۰/۱۰/۱۴
این همکاری فرهنگی بین دو نشریه چاپی و آنلاین گام مثبت و ارزشمندی است که به همت هر دو عزیز مسئول اتاق افتاده است... امیدوارم تداوم داشته باشد... تاریخ شفاهی بخش مهمی از تاریخ را شامل می شود. کاش مروارید مهر این مهم را در دستور کار قرار دهد. مثلن جناب آقای عبدالباقی تراکمه که منبع تاریخ شفاهی لنگه است نمونه بارز و ارزشمندی است. و دیگر بزرگان... پیروز باشید